۱۳۹۴ خرداد ۱, جمعه

باز هم مذاکرات...

امروز صبح به دلیلی دیرتر به سر کار رفتم و در بین راه رادیو معارف تو ماشینم روشن بود و به صحبتهای سخنرانان مجلس شورای اسلامی گوش می دادم. اگر چه در مجلس شورای اسلامی ایران نمی توان انتظار تصمیمات بزرگ داشت ،اما به هر حال می توان از لابلای گفتگوهای آنها، از تفکر و نگاه جناح ها و گرایش ها (بخصوص نگاه حاکمیت) مطلع شد. سخنران که من متوجه نشدم چه کسی بود، دید انتقادی داشت به عملکرد دولت. در دو بخش خارجی و داخلی، در بخش خارجی نظر سخنران این بود که دولت نباید رفع همه مشکلات را به نتیجه رسیدن مذاکرات گره بزند. این مذاکرات اگر هم به نتیجه برسد قطعاً دائمی و دراز مدت نخواهد بود، چرا که قدرتهای جهانی همانطور که مقام معظم رهبری هم فرموده اند، عهد شکن و مکار بوده و دروغ می گویند و با شکست تعهدات آنها، مذاکرات نیز به شکست خواهد انجامید. (نقل به مضمون و برداشت از روی حافظه شخصی اینجانب) همچنین ایشان در بخش داخلی هم اهتمام بیشتر دولت در از بین بردن رکود و تورم و بیکاری جوانان را خواستار شدند و از دولت می خواستند که با حمایت نیروهای داخلی و نگاه ویژه به جوانان، در رفع مشکلات داخلی بدون انتظار کمک از خارجیان سعی بیشتر داشته باشد.
من کاری ندارم که ظاهر این جملات ممکن است زیبا به نظر برسد، به هر حال خواست هر کشوری از بین بردن رکود و تورم و ایجاد شغل است و خواست هر کشوری نیز اولویت دادن به مسائل و مشکلات داخلی است. این که چگونه می توان بر این مشکلات بدون کمک و حمایت و تعامل با دنیای خارج چیره شد هم موضوع بحث من نیست. مایل هستم که سخنران این سخنران را در بخش عدم اعتماد به طرفهای خارجی و قدرتهای بزرگ و عهد شکن بودن آنها را بولد کنم! مطابق پستهای گذشته اینجانب در همین وبلاگ، عرض کرده بودم که همانطور که آقای خامنه ای بارها گفته، اعتمادی به خارجی ها ندارد، ایشان نیاز به بمب اتمی را به عنوان راهبرد و استراتژی جمهوری اسلامی می داند و بقای کشور را به هر چه قدرتمند بودن نیروی نظامی گره زده است. پس برگشت به نقطه صفر هسته، از دست دادن تمام موفقیتها در بخش غنی سازی و گرفتن همه آنچه که به طور بدیهی و ابتدایی از ابتدا داشتیم (نبود تحریم ها و ارتباط با دنیای خارج) امری است بسیار غریب و عجیب و حتی غیر ممکن. اگر هم امروزه به قول آقای خامنه ای دستگاه دیپلماسی به نرمش قهرمانانه روی آورده، فقط برای کاستن از بار فشار تحریمها، دادن روحی تازه به دستگاه های مالی و بانکی و نظامی و آماده کردن مردم برای سقوط در دره ای به نام شعب ابی طالب است. پس باید مردم را از همین الان برای آن روزها آماده کرد. این که ایشان شخصاً و کارگزاران ایشان به طور دائم فریاد می زنند که به طرف خارجی نمی شود اعتماد کرد و آنها دروغ می گویند، زمینه سازی همین شکست توافقات خواهد بود. مذاکرات شکل خواهد گرفت. توافقات امضاء خواهد شد، تحریم ها در یک چارچوب زمانی و برنامه مشخص برداشته خواهد شد، بانکها و دستگاه های مالی و نظامی و امنیتی فوراً به ترمیم و بازسازی خود مشغول خواهند شد و بعد از چند روز و هفته و سال ( که خیلی بعید می دانم به سال برسد) با گرفتن بهانه از طرفهای خارجی، شکست مذاکرات و توافقات را اعلام خواهند نمود. طرفهای خارجی که تحریمها را برداشته و یا حداقل تعلیق کرده بودند احتمالا چند هفته و ماهی طول می کشد تا مجدد این تحریمها را برقرار کنند، تحریمهایی که این بار آقای خامنه ای و دولتش خود را برای مواجهه با آن آماده کرده و با برقراری پروپاگاندایی از نوع صدا و سیما، مردم را نیز آماده خواهند نمود، سناریویی که دقیقاً آقای خامنه ای پیش بینی نموده و بارها و بارها از تریبونهای مختلف از خود ایشان و یا کارگزارانش شنیده شده است. درست مثل سخنرانی قبل از دستور امروز صبح در مجلس شورای اسلامی.
با توجه به وقایع و حوادث این روزها، بخصوص بحث عراق و یمن و عربستان، در روزهای آینده بیشتر خواهم نوشت. اگر عمری باقی باشد البته. 
توضیح آخر، متن فوق دو روز پیش، یعنی چهارشنبه 30 اردیبهشت نوشته شد، اما امروز، با تاخیر دو روزه یعنی جمعه 1 خرداد آپلود شد. حق یارتان

دلیل خاموشی چند ماهه



چند ماهی است که نبودم، مشکلات و مشغله فکری و شغلی مانع بود، البته نه اینکه مشغولیات شغلی من را به جمع آوری زر و سیم سرگرم کرده باشد، که برعکس، از کار خود اخراج شده بودم! من در یک تعاونی مسکن سپاه شاغل بودم که به دلیل یک گذاشتن یک پست در شبکه وایبر و حمایت تلویحی از اسراییل، متهم به حمایت و جانبداری از دشمنان اسلام و ایران شده و ابتدا به جاسوسی! متهم شدم که بعد از اخذ استعلامات از مراجع مربوطه، رای به حذف من دادند، در ابتدای زمستان 93، و در رکود شدید حاکم بر بازار و بخصوص در بخش مسکن، نتوانستم تا کنون شغلی پیدا کنم، بیکاری و فشاری مالی مشغله ذهنی ایجاد کرده بود و مانع از حضور اتاق فکر خودم می شد. از ابتدای اردیبهشت امسال که در بخش خصوصی یک شرکت قوی ساختمانی مشغول شدم، باز سرم هوای نوشتن کرده، بی نوشتن، به سر نشود!
وبلاگ قبلی من با نام کویر ایران و به آدرس www.kaviriran.blogfa.com ابتدا فیلتر و بعد هم به کل حذف شد. این وبلاگ را چند سال بعد در یک سرویس دهنده خارجی شروع کردم. تا اینجای کار سربازان گمنام امام خامنه ای توانسته اند این وبلاگ را فقط فیلتر کنند. که به لطف فیلتر شکنهای در اختیار عموم مردم، صافی فیلتر دوستان بسیار آبکش شده و خواننده به راحتی از آن عبور می کند.
این مطالب صرفاً یک درد و دل ساده بود برای مخاطب مطالب.
پاینده ایران درود