مذاکرات در ایران به نقطه بسیار حساس و نفس گیری
رسیده، به طوری که بیشتر ایرانیان در خانه و محله و جمع های خانوادگی، بحث های خود
را بر روی این موضوع متمرکز کرده اند، چرا که به جرات می توان گفت که از بعد از
پایان جنگ ایران و عراق ،هیچ موضوعی تا این حد بر روی زندگی ایرانیان تاثیر منفی
نداشته و سفره ها را خالی نکرده است. تلویزیونها روشن و شبکه های خبری به طور مکرر
شنیده می شوند و سایت های اینترنتی لحظه ای مرور می گردند. به یقین، این حساسیت و
پیگیری ایرانیها فقط یک دلیل دارد، نتیجه مذاکرات به شدت و قویاً بر روی زندگی
ایرانیان تاثیر خواهد گذاشت.
خیلی ها اعتقاد داشتند و به این جمع بندی رسیده
بودند که با توجه به ضرب العجل کنگره آمریکا، این مذاکرات تا نیمه شب پنجشنبه شب 6
جولای به اتمام و نتیجه خواهد رسید تا با کمترین تاخیر زمانی، اجرایی گردد. اما
ظاهراً چند نکته حساس و مناقشه برانگیز هنوز باقی مانده و حل نشده است. مسئله
تحریم تسلیحاتی ایران و احتمالاً بحث گذشته برنامه هسته ایران و یا حتی بازدید از
مراکز نظامی ایران از مسائلی هستند که بنا به بعضی شایعات، هنوز مورد مناقشه و
اختلاف بین دو طرف است. بجز مسئله سوم، یعنی بازدید از مراکز نظامی، تا پیش از این
از طرف مقامات ایرانی و بخصوص شخص آقای خامنه ای هیچ اظهار نظر و یا موضع گیری د
راین خصوص نشده بود و می توان نتیجه گرفت که احتمالاً این موارد، یعنی اثبات گذشته
صلح آمیز برنامه هسته ای ایران و همچنین تحریم تسلیحاتی ایران، جزء خطوط قرمز آقای
خامنه ای نبوده و یا حداقل کم اهمیت تر از بقیه مسائل بوده است. اما در دقیقه 90 و
زمانی که به نظر می رسید همه چیز به نقطه پایانی خود نزدیک می شود، هنوز این
اختلافات نشان از سختی مذاکرات و بیم ها و امیدها دارد.
در وین و محل انجام مذاکرات، کسانی هستند که
مایلند از روند مذاکرات بیش و پیش از دیگران اطلاع حاصل کنند. یکی از این گروه ها
کشور اسراییل است که این مذاکرات به همان اندازه مردم ایران، برایش با اهمیت است و
سعی در کسب اطلاعات برای این کشور دور از ذهن نخواهد بود. با کشف بعضی ویروس ها و
بد افزارها و رسانه ای شدن این مطلب، به طور حتم حساسیت بخصوص طرف ایرانی به دلیل
دشمنی که با اسراییل دارد بیشتر هم خواهد شد. بنابراین اینکه سطح ایمنی این
مذاکرات از طرف همه گروه های درگیر و بخصوص طرف ایرانی بالاتر رفته و احتیاط ها با
دقت بسیار بیشتر رعایت شوند قابل درک خواهند بود. از طرفی می دانیم که تصمیم های
بسیار سختی که می بایست به لحاظ سیاسی در این ساعات و لحظه ها از طرف ایرانی اخذ
گردد خارج از حدود و اختیارات تیم مذاکره کننده بوده و چون امکانات مخابراتی و
ارتباطی نیز به دلیل همان مسائل ایمنی محدود خواهد بود، به نظر و اعتقاد نویسنده
این مطلب به هیچ عنوان دور از ذهن نیست که آقای ظریف عن قریب و به زودی و به صورت
اعلام نشده سری به تهران بزند، رازنی و مشورت با مقامات بالای نظام (بخوانید آقای
خامنه ای) از ضروریاتی است که این لحظات بسیار واجب به نظر می رسد. ایشان است که
باید تصمیم بگیرد که نکات خوب این تفاهم احتمالی به بد آن می چربد یا خیر.
من فکر
می کنم که در این لحظات همه ما بایستی منتظر این سفر آقای ظریف به تهران باشیم.
البته که خود این سفر فی نفسه نمی تواند یک پالس و سیگنال مثبت باشد و حتی این
احتمال وجود دارد که خشم آقای خامنه ای بیش از پیش برانگیخته شده و ضمن تاکید بر
این پیش بینی خود که بی اعتمادی او به طرفهای غربی بی دلیل نبوده و همه را به این
پیش بینی عالمانه خود ارجاع دهد، آقای ظریف را نیز از برگشتن به میز مذاکره باز
داشته و با چند ساعت تاخیر ،بقیه تیم نیز به تهران بازگردند. احتمالی که اگر چه
وقوع آن را کمتر از 50% پیش بینی می کنم، اما به هیچ عنوان هم یک احتمال ضعیف
نبوده و البته شخصاً و قلباً به همان دلیل عواقب چنین واقعه ای، امیدوارم که آقای
ظریف با خبری خوب و دستی پر به میز بازگشته و همه ایرانیان جشن عید فطر را به صورت
قلبی و ضمیری امیدوار به آینده برگذار کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر