میدان گازی داریم که گاز ترش داره. این گاز به خودی خود بلا استفاده
است و باید فراوری بشه. فراوری نیاز به تاسیسات عظیم و زمان بر و هزینه بری
داره. عملا سرمایه گذاری کردن برای انتقال و بعدش ساخت تاسیسات و فراوری
کردنش و بعد تازه شروع به فروش یا استفاده کردن ازش كه در مقايسه با گاز
ساير ميادين غیر اقتصادیه ؛ ضمناً در صورت عدم بهره برداري بايد گاز را
سوزاند !
قراردادی براساس واقع بینی منعقد میشه.
برخی اعتراض میکنن که قیمت قرارداد تا چند سال ابتدای قرارداد ثابته و این به ضرر ماست ...
( نوذری وزیر نفت احمدی نژاد بعدها اعلام میکنه که با توجه به شرایط خاص میدان سلمان قرارداد باید احیا بشه. صحبتش هم واضحه. این گاز مشتری نداره یا باید سوزانده بشه یا به هر قیمتی که شده فروش بره.)
احمدی نژاد میاد سرکار و قرارداد رو یک طرفه لغو میکنه. کارشناسان حقوقی همون زمان هم میگن که اینکار عواقب وخیمی داره ولی رئیس دولت وقت زیر بار حرف منطقی کارشناسان نمیره. اعلام میکنه که قیمت غیر منطقیه و بهای گاز بیشتره. اما نه تنها یک متر مکعبش رو به قیمت بالاتر نمیتونه بفروشه بلکه به قیمت کرسنت هم نمیتونه بفروشه و در هشت سال دولتش گاز رو میسوزونه و میفرسته هوا.
کارشناسان حقوقی همون زمان گفتند که اگر بنا به لغو قرارداد به دلیل فساد هست ابتدا باید فساد در دادگاه ثابت بشه بعد به استناد حکم دادگاه دستور لغو قرارداد رو گرفت. اما گوش شنوايي نبود و دادگاه هم رای به نفع طرف عربی داد كه نشانه کوته فکری و هالو فرض کردن مخاطبه. ( البته برخي معتقدند احمدي نژاد مي دانسته و چنين خطايي را مرتكب شد)
و اما یک سوال اساسی:
اگر همچنان که احمدی نژاد گفته بود کرسنت ارزان فروشی بوده چرا دولت ارزون نفروشا حتی یک متر مکعبش رو هم نتونستن بفروشن و چرا نزدیک به ده ساله از جیب هزینه میکنیم و گاز میدان سلمان رو میسوزونیم دود بشه بره تو هوا؟؟؟؟
و جهت اطلاعتون قرارداد گاز صادراتی به پاکستان در مجموع ارزانتر از قرارداد کرسنت بسته شده بود
و از همه اینها مهمتر:
این قرارداد توسط محمدرضا رحیمی، رئیس وقت دیوان محاسبات کشور به علت آنچه که مقرون بصرفه نبودن ذکر شده، لغو گردید. فارغ از اینکه شخص رحیمی به علت فساد اینک در زندان بسر میبرد، اولین نتیجه لغو این قرارداد این بود که از آن روز تا به امروز این گاز بی مصرف میسوزد و هوا میرود.
ابعاد ضرر ناشی از این تصميم غلط دقیقا مشخص نیست، مسئولین به آن نمیپردازند، فقط یکبار نوذری، وزیر نفت دولت احمدینژاد اشاره کرد که به علت عدم استفاده از منابع این میدان گازی و بیهوده سوزانیدن آن در طول ۷ سال کشور را از درآمدی معادل ۳۱ میلیارد دلار محروم کرد که این مبلغ معادل دو سال یارانه کل جمعیت ایران است (این گفته متعلق به سه سال قبل است)
نتیجه بعدی این لغو این بود که شکایت حقوقی شرکت کرسنت در دادگاه در حال پیگیری است که به احتمال قوی، با جریمه سنگینی همراه خواهد شد که نتیجه مستقیم لغو یکطرفه قرارداد بود. تقصیر این جریمه طبیعتاً نه بر دوش کسانی که آن را بسته اند، که بر عهده جماعتی است که فکر میکردند دنیا بی قانون است و میتوانند هر تصميم غلطي را بگيرند . شايد خسارت ٣٠ تا ٥٠ ميليارد دلاري ناشي از تصميم غلط احمدي نژاد براي لغو قرارداد كرسنت در مقابل نابود كردن ٣٠٠ ميليارد دلار درامد كشور را ناچيز جلوه دهند اما آبرو ريزي بين المللي آن بيشتر است.
قراردادی براساس واقع بینی منعقد میشه.
برخی اعتراض میکنن که قیمت قرارداد تا چند سال ابتدای قرارداد ثابته و این به ضرر ماست ...
( نوذری وزیر نفت احمدی نژاد بعدها اعلام میکنه که با توجه به شرایط خاص میدان سلمان قرارداد باید احیا بشه. صحبتش هم واضحه. این گاز مشتری نداره یا باید سوزانده بشه یا به هر قیمتی که شده فروش بره.)
احمدی نژاد میاد سرکار و قرارداد رو یک طرفه لغو میکنه. کارشناسان حقوقی همون زمان هم میگن که اینکار عواقب وخیمی داره ولی رئیس دولت وقت زیر بار حرف منطقی کارشناسان نمیره. اعلام میکنه که قیمت غیر منطقیه و بهای گاز بیشتره. اما نه تنها یک متر مکعبش رو به قیمت بالاتر نمیتونه بفروشه بلکه به قیمت کرسنت هم نمیتونه بفروشه و در هشت سال دولتش گاز رو میسوزونه و میفرسته هوا.
کارشناسان حقوقی همون زمان گفتند که اگر بنا به لغو قرارداد به دلیل فساد هست ابتدا باید فساد در دادگاه ثابت بشه بعد به استناد حکم دادگاه دستور لغو قرارداد رو گرفت. اما گوش شنوايي نبود و دادگاه هم رای به نفع طرف عربی داد كه نشانه کوته فکری و هالو فرض کردن مخاطبه. ( البته برخي معتقدند احمدي نژاد مي دانسته و چنين خطايي را مرتكب شد)
و اما یک سوال اساسی:
اگر همچنان که احمدی نژاد گفته بود کرسنت ارزان فروشی بوده چرا دولت ارزون نفروشا حتی یک متر مکعبش رو هم نتونستن بفروشن و چرا نزدیک به ده ساله از جیب هزینه میکنیم و گاز میدان سلمان رو میسوزونیم دود بشه بره تو هوا؟؟؟؟
و جهت اطلاعتون قرارداد گاز صادراتی به پاکستان در مجموع ارزانتر از قرارداد کرسنت بسته شده بود
و از همه اینها مهمتر:
این قرارداد توسط محمدرضا رحیمی، رئیس وقت دیوان محاسبات کشور به علت آنچه که مقرون بصرفه نبودن ذکر شده، لغو گردید. فارغ از اینکه شخص رحیمی به علت فساد اینک در زندان بسر میبرد، اولین نتیجه لغو این قرارداد این بود که از آن روز تا به امروز این گاز بی مصرف میسوزد و هوا میرود.
ابعاد ضرر ناشی از این تصميم غلط دقیقا مشخص نیست، مسئولین به آن نمیپردازند، فقط یکبار نوذری، وزیر نفت دولت احمدینژاد اشاره کرد که به علت عدم استفاده از منابع این میدان گازی و بیهوده سوزانیدن آن در طول ۷ سال کشور را از درآمدی معادل ۳۱ میلیارد دلار محروم کرد که این مبلغ معادل دو سال یارانه کل جمعیت ایران است (این گفته متعلق به سه سال قبل است)
نتیجه بعدی این لغو این بود که شکایت حقوقی شرکت کرسنت در دادگاه در حال پیگیری است که به احتمال قوی، با جریمه سنگینی همراه خواهد شد که نتیجه مستقیم لغو یکطرفه قرارداد بود. تقصیر این جریمه طبیعتاً نه بر دوش کسانی که آن را بسته اند، که بر عهده جماعتی است که فکر میکردند دنیا بی قانون است و میتوانند هر تصميم غلطي را بگيرند . شايد خسارت ٣٠ تا ٥٠ ميليارد دلاري ناشي از تصميم غلط احمدي نژاد براي لغو قرارداد كرسنت در مقابل نابود كردن ٣٠٠ ميليارد دلار درامد كشور را ناچيز جلوه دهند اما آبرو ريزي بين المللي آن بيشتر است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر