از نظر من، مهمترین درسهایی که می توان از این واقعه عظیم تاریخی صدر اسلام آموخت این نکات برجسته تر است:
1- حتی امام معصوم و پاکیزه از هر گناهی، وقتی از طرف مردم دعوت می شود (مردم به او رای می دهند) پس از تحقیق بسیار و اطمینان از اینکه مردم واقعا او را می خواهند به سوی آنها رفته و در میانه راه، وقتی می بیند که مردم روی از او برگرفته اند (مردم رای خود را از او پس گرفتند) بدون هیچ اصراری، از ادامه راه منصرف شده و روی از آنها بر می گیرد. (عدم علاقه امام معصوم به مقام دنیوی و سیاسی)
2- در طی روزهای قبل از عاشورا و در مدتی که امام معصوم بیش از پیش در محاصره لشگر یزیدیان قرار می گیرد، امام قویاً از خون و خونریزی پرهیز داشته و دائم آن گروه و سرکرده های آنان را نصیحت می کند تا راه بر او باز کنند تا او مسیری دیگر برود. امام از هر گونه خونریزی شدیدا پرهیز داشتند و حرمت زیادی برای جنگ قائل بودند و تنها وقتی وارد به جنگ شدند که چاره ای نداشتند.
3-به جز حضرت رسول که رهبری ملت مسلمان را بر عهده داشتند و همه مسلمانان عصر ایشان نیز به آن حضرت عشق می ورزیدند، هیچ امام و معصومی برای گرفتن قدرت نظامی برای خود تبلیغ نکرند! یا برای بدست گرفتن حکومت دست به هیچ جنگی نزدند و به طور مطلق هیچ وقت مردم را ترغیب به اعتصاب، جنگ، خونریزی، فرار از سربازی! فرار از خدمت حاکم جور دیگر! نپرداختن مالیات، و یا حتی بدگویی از حاکم زمان خود نکردند و بلکه بر عکس، عموما خود یاری دهنده حاکم بودند، حضرت علی(ع) امام اول شیعیان در زمان 3 خلیفه اول، یاری دهنده آن خلفا بودند و هرگز سخنی بر خلاف نظر آنها به زبان جاری نکردند و بعد از فوت خلیفه سوم نیز، تنها به دلیل اصرار و پافشاری مردم مبنی بر حضور ایشان در رای حاکمیت، این قدرت را با ذکر این نکته که حکومت در نزد ایشان از آب بینی بز هم بی ارزش تر است مگر آنکه حقی را به صاحبش برساند، قبول مسئولیت کردند. این در حالی است که بنا به عقیده شیعه، از بعد از رحلت حضرت رسول، علی(ع) امام و معصوم بوده و حکومت حق بدیهی ایشان بوده است. همینطور امام حسن برای پرهیز از ریخته شدن خون مسلمانان با حکم جور زمان خود بیعت کرد و امام حسین نیز هرگز برای رسیدن به قدرت سیاسی حاضر به خون و خونریزی و دست بردن به شمشیر نشد. امام رضا(ع) ولی عهدی حاکم جور زمان خود را پذیرفت، اما هرگز بر علیه او و یا لزوم سرنگونی حکومت او سخنی بر زبان نیاورد و در تمام مدت ولیعهدی ایشان، جز توصیه به حق و عدالت و انصاف و قرارگرفتن در جایگاه یک مصلح، عملی در جهت جنگ و خونریزی انجام نداد!
4-در واقعه کربلا، حضرت امام حسین(ع) هر گونه عمل و توصیه و رفتاری که ممکن بود انجام داد تا از جنگ پرهیز کند، ایشان در نهایت وقتی در محاصره کامل دشمن قرار گرفت و چاره ای دیگر نداشت دست به شمشیر برد و بارها و بارها هم تاکید کرد که ایشان هرگز راضی به شروع جنگ نخواهد بود.
...
راستی کدام یک از حاکمان کشورهای اسلامی رفتاری همانند معصومین صدر اسلام دارند؟
1- حتی امام معصوم و پاکیزه از هر گناهی، وقتی از طرف مردم دعوت می شود (مردم به او رای می دهند) پس از تحقیق بسیار و اطمینان از اینکه مردم واقعا او را می خواهند به سوی آنها رفته و در میانه راه، وقتی می بیند که مردم روی از او برگرفته اند (مردم رای خود را از او پس گرفتند) بدون هیچ اصراری، از ادامه راه منصرف شده و روی از آنها بر می گیرد. (عدم علاقه امام معصوم به مقام دنیوی و سیاسی)
2- در طی روزهای قبل از عاشورا و در مدتی که امام معصوم بیش از پیش در محاصره لشگر یزیدیان قرار می گیرد، امام قویاً از خون و خونریزی پرهیز داشته و دائم آن گروه و سرکرده های آنان را نصیحت می کند تا راه بر او باز کنند تا او مسیری دیگر برود. امام از هر گونه خونریزی شدیدا پرهیز داشتند و حرمت زیادی برای جنگ قائل بودند و تنها وقتی وارد به جنگ شدند که چاره ای نداشتند.
3-به جز حضرت رسول که رهبری ملت مسلمان را بر عهده داشتند و همه مسلمانان عصر ایشان نیز به آن حضرت عشق می ورزیدند، هیچ امام و معصومی برای گرفتن قدرت نظامی برای خود تبلیغ نکرند! یا برای بدست گرفتن حکومت دست به هیچ جنگی نزدند و به طور مطلق هیچ وقت مردم را ترغیب به اعتصاب، جنگ، خونریزی، فرار از سربازی! فرار از خدمت حاکم جور دیگر! نپرداختن مالیات، و یا حتی بدگویی از حاکم زمان خود نکردند و بلکه بر عکس، عموما خود یاری دهنده حاکم بودند، حضرت علی(ع) امام اول شیعیان در زمان 3 خلیفه اول، یاری دهنده آن خلفا بودند و هرگز سخنی بر خلاف نظر آنها به زبان جاری نکردند و بعد از فوت خلیفه سوم نیز، تنها به دلیل اصرار و پافشاری مردم مبنی بر حضور ایشان در رای حاکمیت، این قدرت را با ذکر این نکته که حکومت در نزد ایشان از آب بینی بز هم بی ارزش تر است مگر آنکه حقی را به صاحبش برساند، قبول مسئولیت کردند. این در حالی است که بنا به عقیده شیعه، از بعد از رحلت حضرت رسول، علی(ع) امام و معصوم بوده و حکومت حق بدیهی ایشان بوده است. همینطور امام حسن برای پرهیز از ریخته شدن خون مسلمانان با حکم جور زمان خود بیعت کرد و امام حسین نیز هرگز برای رسیدن به قدرت سیاسی حاضر به خون و خونریزی و دست بردن به شمشیر نشد. امام رضا(ع) ولی عهدی حاکم جور زمان خود را پذیرفت، اما هرگز بر علیه او و یا لزوم سرنگونی حکومت او سخنی بر زبان نیاورد و در تمام مدت ولیعهدی ایشان، جز توصیه به حق و عدالت و انصاف و قرارگرفتن در جایگاه یک مصلح، عملی در جهت جنگ و خونریزی انجام نداد!
4-در واقعه کربلا، حضرت امام حسین(ع) هر گونه عمل و توصیه و رفتاری که ممکن بود انجام داد تا از جنگ پرهیز کند، ایشان در نهایت وقتی در محاصره کامل دشمن قرار گرفت و چاره ای دیگر نداشت دست به شمشیر برد و بارها و بارها هم تاکید کرد که ایشان هرگز راضی به شروع جنگ نخواهد بود.
...
راستی کدام یک از حاکمان کشورهای اسلامی رفتاری همانند معصومین صدر اسلام دارند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر