۱۴۰۱ مرداد ۳۰, یکشنبه

حفظ جان شهروندان؟ یا صاحب قدرتان؟

 آیا وظیفه پلیس حفظ و رعایت قانون است؟ خیر، به طور بدیهی وظیفه اصلی پلیس محافظت از جان و مال شهروندان با رعایت قانون است. قانون نباید بهانه و دست آویزی برای به خطر انداختن جان انسانها باشد. به طور مثال در کشورهای دارای دموکراسی، اگر یک سارق یک موتور سیکلت را سرقت و بدون کلاه ایمنی فرار کند، پلیس او را تعقیب نخواهد کرد. چرا؟ چون حفظ جان همان سارق ارجح و اولی است بر دستگیری اش. پلیس حق ندارد و نمی تواند به بهانه جلوگیری از قانون شکنی و سرقت، جان یک شهروند، حتی یک سارق را به خطر بیاندازد. حال مقایسه کنید با رفتار پلیس در ایران که به بهانه اینکه "قانون، قانون است" و اینکه قانون باید حتما و قطعا رعایت شود، جان هر شهروندی را به خطر می اندازد. و لذا خودرو پلیس به راحتی از روی مادری که به دنبال دختر بیمار خود آمده رد می شود یا زنی که از خودرو پلیس آویزان شده با خشونت و بی رحمی هر چه تمام تر و بدون توجه به عواقب احتمالی، پرت می شود.

آقای پلیس، کار شما حمایت از شهروندان است، نه حفاظت از جان صاحبان قدرت!



۱۴۰۱ مرداد ۲۸, جمعه

برجام بی سرانجام...

 

علی رغم جو مثبت این روزها به نفع برجام، معتقدم که یک برجام پایدار و تضمین کننده منافع ایران تقریباً غیر ممکن است:

1-   آیا آمریکا می خواهد و اصولاً می تواند به ایران تضمین بدهد که از برجام خارج نشود؟ در غیاب چنین تضمینی، آیا ایران راضی و قائل به یک توافق سست و کوتاه مدت و بی نتیجه خواهد شد؟

2-   آقای خامنه ای بعد از خروج ترامپ از برجام هر چه توانست و هر چه خواست بر علیه برجام گفت. آیا اکنون می تواند خود به توافقی تن دهد که ضعیف تر و سست تر از برجام است؟

3-   با فرض یک توافق احتمالی، این کدام شرکت خارجی و غربی است که جرات و جسارت ورود به ایران را داشته و بخواهد و بتواند که در ایران سرمایه گذاری کند؟ آیا هیچ شرکت خودرو ساز معتبر به ایران خواهد آمد؟ آیا هیچ شرکت هواپیما ساز معتبر به ایران هواپیما خواهد داد؟

4-   آیا طرف غربی میلیاردها پول را حاضر است در اختیار ایران قرار دهد، در حالی که می داند قسمت قابل توجهی از این پول خرج میدان و عملیات تروریستی در منطقه و جهان خواهد شد؟

5-   با وجود جو به شدت ضد ایرانی در آمریکا ناشی از اقدامات تروریستی منتصب به ایران، آیا دولت آمریکا قادر خواهد بود که امتیاز خاصی به ایران بدهد؟ آیا این توافق احتمالی مورد پذیرش افکار عمومی آمریکا و کنگره و سنا قرار خواهد گرفت؟

6-   با وجود هزاران میلیارد دلار هزینه برای برنامه اتمی ایران به قصد بهره نظامی، آیا رهبر ایران اصولاً می خواهد به کل این برنامه طولانی مدت و به شدت پرخرج پشت پا بزند؟ آیا آقای خامنه ای واقعاً راضی می شود اقدامی به نفع منافع ملی و کل ملت و برعلیه قدرت نظامی خود انجام دهد؟

7-   ایران در آخرین دقایق و لحظات شرایط خود را برای آمریکا و طرف غربی فرستاده و در لحظه انتشار این پست، آمریکا هنوز پاسخی به این درخواست نداده و در حال بررسی است. واقعاً کدام یک از درخواستهای جمهوری اسلامی از طرف آمریکا قابل پذیرش است؟

با پاسخ به سوالات هفتگانه فوق الذکر، می توان نتیجه گرفت که به نتیجه رسیدن هر گونه توافق احتمالی بین ایران و غرب بسیار غیر محتمل بوده و تنها راه برچیشده شدن تحریمهای غربی و آمریکا علیه ایران صرفاً تغییر رژیم و قدرت گرفتن یک حکومت مردم سالار با رفتاری عاقلانه خواهد بود. در غیاب چنین پیش فرضی، همچنان باید منتظر پایدار ماندن تحریمهای کمر شکن بر علیه مردم ایران باشیم.



قانونی که کسی حق اعتراض به آن را ندارد...

 باورمندان و طرفداران حجاب اجباری صرفاً یک توجیه برای اجبار زنان به پوشش ناخواسته است. اینکه قانون، قانون است و لازم الاجرا! آیا واقعاً و به صرف اینکه یک قانونی تصویب پارلمان را دارد، باید و باید از طرف عامه مردم مقبولیت داشته و اجرا شود؟ در دنیای مدرن و دارای سابقه قوی دموکراسی در اینگونه موارد چه می کنند؟ به طور بدیهی در کشورهای دارای دموکراسی که البته قانون با سختگیری بسیار اجرا می شود، این شرایط نیز حاکم است:

  1. هر شخصی از آحاد جامعه حق دارد و می تواند به یک قانون اعتراض کند و در جهت اصلاح یا رد آن قانون به صورت آزاد و علنی و با حفظ امنیت اقدام کند.
  2. معترضین به یک قانون، خواه اکثریت و خواه اقلیت، حق دارند که برای گفته و خواسته خود کمپین کنند و سعی کنند که رای اکثریت جامعه را بدست بیاورند.
  3.  مجازات نقض قانون باید اصول بدیهی قانون اساسی و البته کرامت انسانی همخوانی داشته باشد. به یاد داشته باشیم که در بیشتر کشورها، اگر سارقی موتورسیکلتی را سرقت کند و بدون استفاده از کلاه ایمنی فرار کند، پلیس از تعقیب این سارق خودداری می کند! مبادا که در اثر تعقیب پلیس جان سارق بدون کلاه ایمنی به خطر بیافتد! یعنی اگر چه سارق باید مورد تعقیب قرار گیرد، اما نباید جان دچار تهدید شود. حال مقایسه کنید معترضین به ججاب اجباری چه فشار و چه مصائبی را باید متحمل شوند تا صدای خود را به صاحبان قدرت برسانند.
  4. همانطور که قانون توسط قانونگذار تصویب می شود، خود قانونگذار باید بتواند آن را اصلاح و یا حتی ابطال کند. حال چه کسی در این کشور باور دارد که نمایندگان مجلس می توانند و جرات و یا جسارت دارند که قانون حجاب اجباری اصلاح یا ابطال کنند؟ آیا نظام، (بخوانید شواری نگهبان) چنین اجازه ای به نمایندگان مجلس می دهد؟

به طور خلاصه، قانون حجاب اجباری که نه امکان اعتراض به آن برای مردم میسر است و نه نمایندگان پارلمان حق اصلاح یا ابطال آن دارند و مجازات اعتراض به این قانون نیز هیچ سنخیتی با خود این قانون ندارد و بیشتر به شکنجه قرون وسطی شبیه است، نمی توان صرفاً یک قانون باشد و بیشتر به یک دستورالعمل ابلاغ شده از طرف شخص اول حکومت شبیه است.



۱۴۰۱ مرداد ۲۱, جمعه

عکس یادگاری با مال دیگران!

 در ابتدا خبر از پرتاب ماهواره ایرانی دادند، بعد گفتند که این ماهواره با موشک روسی به فضا پرتاب می شود. وزیر ارتباطات هم شخصاً به محل پرتاب رفت، در آنجا عکس یادگاری گرفت، مصاحبه کرد و گزارش داد. از ماهواره بومی و ایرانی گفت و اینکه این ماهواره قرار است در زمینه های کشاورزی و علمی به دانشمندان ایران اطلاعات ارزشمندی بدهد.

خیلی زود معلوم شد که این ماهواره از اساس ایرانی نبوده، در ایران ساخته نشده، اصلاً دانشمندان سپاه و نظامی ایران در آن نقشی نداشته، و اصولاً در کشور روسیه ساخته شده است. همچنین در اختیار گیری این ماهواره هم به این زودی ها نخواهد بود و فعلاً اختیار این ماهواره در اختیار خود دانشمندان روسی است. ایران قرار است که صرفاً وجه این ماهواره را به روسیه پرداخت کند. چقدر؟ آن هم مشخص نیست. چرا؟ اول اینکه ایران تحریم است. دوم اینکه مراحل ثبت سفارش به هیچ وجه شفاف نیست. سوم اینکه این سفارش در یک فضای رقابتی انجام نشده است. چهارم اینکه روسها سابقه بسیار طولانی در دوشیدن این گاو ایرانی دارند. و در آخر، اینکه دلیل علاقه این وزیر ایرانی به مصاحبه های جنجالی و عکسهای آنچنانی چیست؟ چندی قبل عکس او به همراه خانم خبرنگار روس با پاهای عریان خبرساز شد، و اکنون عکس یادگاری اش با ماهواره و موشک روسی، راستی چرا؟!




۱۴۰۱ مرداد ۲۰, پنجشنبه

نتیجه مشخص یک طرح بی حاصل...

 طبق طرح جدید ستاد امر به معروف، مقابله با بی حجابی و بد حجابی نباید فقط در اختیار ستاد امر به معروف یا گشت ارشاد باشد و همه دستگاه ها و ارگان ها و همه بخشهای حکومتی باید در خدمت این هدف باشند. مطابق این طرح، هر مدیری در هر دستگاه دولتی یا سازمان و ارگان حکومتی نسبت به زیر مجموعه کاری و حرفه ای خود مسئول است. خاطیان نیز از جریمه نقدی تا اخراج از کار تنبیه می شوند. اما نتیجه این نوع همه گیری و بسیج سراسری قابل پیش بینی است:

1-   تعمیم و گسترش خشم عمومی نسبت به سرکوب و برخورد قهری از یک سازمان گشت ارشاد به کل دستگاه های حکومتی

2-   درگیری کل جامعه با یکدیگر، حالا دیگر زنان هر روز و هر لحظه مورد تذکر و لفاظی و خشونت کلامی قرار خواهند گرفت و اگر تمکین نکنند از دریافت خدمات حکومتی محروم خواهند شد. افزایش چنین خشمی بدون تردید فراگیری خشم کل جامعه نسبت به حکومت و فشرده شدن فنر خیزش مردمی را در پیش خواهد داشت.

3-   قدرتمند شدن تقابل با حجاب از طریق انجام وظیفه گروهی از جامعه که هیچ اعتقادی به این امر ندارند. تصور کنید که از این به بعد آن رئیس شعبه بانک، آن مسئول واحد در فلان قسمت از شهرداری، آن مدیر و معلم مدرسه و آن راننده شرکت واحد همه و همه مسئول حفظ حجاب زیر مجموعه خود و مراجعین خود خواهند بود. در حالی که خود به این امر اعتقادی ندارند و فقط مجبورند بین حفظ شغل خود یا تذکر به زنان دیگر یکی را انتخاب کنند. قطعاً کسی که خود اعتقادی به حجاب ندارد به دوگانگی درونی مبتلا شده و امکان انجام چنین امری را نخواهد داشت.

در نهایت تجربه مبارزه با ویدیو و ماهواره و مانتو های دکمه دار و نوشیدنی های الکلی به راحتی پیش بینی در خصوص نتیجه چنین تصمیم خطرناک و بی حاصلی را نشان می دهد. اما تبعات چنین اقداماتی بی تردید فقط روح و روان جامعه و یا افزایش خشم نخواهد بود و کلیت حکومت هزینه سنگینی بابت این تصمیم نابخردانه خود خواهد داد.



۱۴۰۱ مرداد ۱۶, یکشنبه

توافق هسته ای یا اسب تک شاخ...!

در ادامه پست قبلی مبنی بر غیر محتمل بودن یا حتی غیر ممکن بودن هر گونه توافق هسته ای و ارائه هفت دلیل برای این ادعا، و در ادامه دلایل زیر نیز قابل تامل است:

1-   در برجام 2015 هر دو طرف ایرانی و غربی معتقد بودند که امتیاز کمی گرفته اند و امتیاز زیادی داده اند. پارلمان هر دو طرف شدیداً منتقد برجام بوده و هر دو دولت ایران و آمریکا تحت فشار چرایی امضاء قرار داد یکطرفه برجام بوده اند. حال با این شرایط آیا طرف آمریکایی می خواهد یا اصلا می تواند امتیاز بیشتری به ایران بدهد؟ پاسخ روشن است. و در طرف جمهوری اسلامی، آیا رهبری که که خود و طرفدارانش تا توانستند از برجام و ننگین بودن آن داد سخن گفتند، می تواند و قادر هستند به همان برجام یا کمتر رضایت دهند؟ باز هم پاسخ روشن است!

2-   در حال حاضر سیاست خارجی ایران به طور علنی به سمت شرق و بخصوص چین و روسیه تمایل پیدا کرده، عقد قرارداد 25 ساله با چین (بخوانید فروش ایران به چین) و حمایت تمام قد و حتی بی شرمانه از حمله روسیه به اوکراین و کشتار غیر نظامیان این کشور از دلایل این ادعا هستند. آیا کشوری که قصد توافق با غرب و آمریکا در جهت رفع تحریمهای آمریکایی- سازمان مللی را دارد، سیاست خارجی اش تمایل به شرق خواهد بود؟

3-   در واکنش به افشای فایل صوتی آقای ظریف، علی خامنه ای جواب دندان شکنی به او داده بود. اینکه در همه دنیا وزارت خارجه سیاست خارجه را تعیین نمی کند، بلکه وزارت خارجه مجری دستورات مقامات بالاتر، مثل شواری امنیت ملی است. به تازگی هم مسئولیت پرونده هسته ای به این شورا واگذار شده است. آیا همین انتقال مسئولیت از شخص رهبر به شورای امنیت ملی، خود نشانی از مرگ برجام و رفع مسئولیت از رهبر نیست؟

دلایل بعدی برای اثبات این ادعا در پست های بعدی اعلام خواهد شد...