آرزوی حکومت گذر از این پیچ تاریخی است، اینکه کاش خشم مردم را کنترل کند، مردم خشمگین و عصبی از فقر و فساد فراگیر همراه با دستگاه کشتاری به نام پلیس و گشت ارشاد. مردمی که هم در مخارج و روزمرگی خود مانده اند، هم اندک آزادی خود را از دست داده اند، هم نقشی در تصمیم های کلان کشور ندارند، و البته امروز یک دختر خود، مهسا امینی را از دست داده اند؟ تصور می کنم که امروز دیگر هیچ ایرانی حال و حوصله نشستن نداشته باشد، همه باید بیرون باشیم، در خیابان، به حمایت از همدیگر، بر علیه حکومت، امروز هیچ سلبریتی حق حرف زدن ندارد. آنها ثابت کرده اند که نان خود را به نرخ روز می خورند و ادامه کارشان برایشان واجب تر است، که اگر نبود، باید کنار مردم باشند، باید دست از کار بکشند، فیلم ساختن ممنوع، موسیقی ممنوع، بازی ممنوع، کشتی ممنوع، فوتبال ممنوع، جام جهانی و اعتبار مسابقات ممنوع، ایران امروز زخم دارد. وظیفه ماست که ضحاک را به زیر بکشیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر