۱۳۹۵ مهر ۹, جمعه

چهار زندانی سیاسی دیگر...

دادگاه تجدیدنظر استان تهران با کاهش احکام صادر شده برای چهار فعال مدنی، آتنا دائمی، امید علی‌شناس، ئاسو رستمی و علی نوری را مجموعا به ۱۸ سال زندان محکوم کرد!
آتنا دائمی، در مهر ماه ۱۳۹۳ بازداشت شد و بعد از تحمل ۴ ماه زندان انفرادی در بند ۲ – الف متعلق به سپاه پاسداران، به بند عمومی زندان اوین منتقل شد. او در بهمن ماه سال گذشته به قید وثیقه از زندان آزاد شده است.
امید علی شناس، فعال حقوق کودک نیز که پیش از این به ۱۰ سال زندان محکوم شده بود با اتهام‌های مشابه خانم دائمی به هفت سال زندان محکوم شد!
امید علی شناس در شهریور ماه ۱۳۹۳ از سوی سپاه پاسداران بازداشت و در دی ماه سال گذشته با سپردن وثیقه به طور موقت آزاد شد!
دادگاه تجدیدنظر همچنین برای ئاسو رستمی فعال مدنی به اتهام «اجتماع و تبانی علیه نظام» یک‌ سال و نیم و «توهین به رهبری» شش‌ماه زندان و جمعا دو سال زندان درنظر گرفت!
علی نوری، دیگر فعال مدنی هم با اتهام‌های مشابه به دو سال زندان محکوم شد.
رستمی و نوری در مهر ماه ۱۳۹۳ پس از شرکت در تجمع حمایت از کوبانی در مقابل دفتر سازمان ملل در تهران، بازداشت شده و اکنون به قید وثیقه آزاد شده‌اند!
راستی این احکام اجتماع و تبانی علیه نظام! و توهین به رهبری!! چیست؟ مگر ما انقلاب نکردیم که حق اعتراض داشته باشیم؟ چرا هر سوال و اعتراضی نسبت به عملکرد حکومت یا شخص رهبر، توهین به نظام و رهبر تلقی شده و شخص را با مجازاتهای سنگین زندانهای طویل المدت روبرو می کند؟
راستی در قوه قضاییه ای که متهم حمله به دانشجویان در 18 تیر 78 به اتهام یک ریش تراش! دادگاهی می شود و حکم مرتضی، متهم اصلی ماجرای زهرا کاظمی و کهریزک و مسبب اصلی ماجرای تیر ماه 78 و قصاب روزنامه ها، میشود 200 هزارتومان وجه نقد! آیا می توان امیدی به احقاق حق داشت؟

لینک

 

شطرنج در ایران! مسئله این است...

«وحشت» شطرنج بازان زن از اعطای میزبانی مسابقات قهرمانی شطرنج زنان به ایران!
فدراسیون جهانی شطرنج تصمیم گرفته است مسابقات قهرمانی شطرنج زنان در سال ۲۰۱۷ در ایران برگزار شود اما میزبانی مسابقات زنان در ایران با یک چالش عمده مواجه است: حجاب اجباری و مخالفت زنان نامی عرصه شطرنج با آن.
به نوشته نشریه تلگراف، شطرنج بازان مطرح زن ساعاتی بعد از انتشار خبر میزبانی ایران برای مسابقات شطرنج با «وحشت» به این خبر واکنش نشان داده اند.
آنها می گویند اگر نخواهند حجاب مورد نظر حکومت ایران را رعایت کنند، با خطر بازداشت روبرو هستند. شطرنج بازان مطرح جهان، استادان بزرگ این بازی، گفته اند که بازی های ایران را تحریم می کنند و در یک رسوایی برای فدراسیون جهانی شطرنج، این فدراسیون را متهم کردند که به حقوق زنان اهمیت نداده است.
نازی پایکیدزه، قهرمان بازی های شطرنج زنان آمریکا در سال ۲۰۱۶ گفته است بازی های تهران را تحریم می کند. او همچنین درباره امنیت زنان در جمهوری اسلامی ایران ابراز نگرانی کرده است.
واقعاً کدام ورزشکار زنی در سطح ملی و جهانی حاضر است که به این کشور فلک زده برای انجام مسابقات رسمی سفر کند؟! ورزشکاران جهانی برای تمرکز بر ورزش تخصصی خود، نیاز به تمرینات مختلف، استفاده از سالنهای بدنسازی، شنا، دویدن، ... دارند، آنها عموماً مربیان و کادر ورزشی همراه خود و از غیر همجنس دارند که وجود همه اینها با قوانین جاری کشور اسلامی ایران در تناقض است.
اما شخصاً آرزو می کنم که این اتفاق حادث شده و این مسابقات در ایران جاری شود. به این ترتیب گروه بیشتری از ورزشکاران و باطبع خبرنگاران، از وضع اسفبار داخل ایران و از حقوق بدیهی از دست رفته زنان گزارش تهیه کرده و به مردم دنیا مخابره می کنند. آیا حکومت ایران، چنین سوتی بزرگی را مرتکب خواهد شد؟!
لبنک

و یک زندانی مظلوم دیگر...

شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران، حکم ۱۶ سال زندان دادگاه بدوی نرگس محمدی را تایید کرد.
به نوشته اعتماد، نرگس محمدي در دادگاهي به رياست قاضي صلواتي، به اتهام «اجتماع و تباني به قصد ارتكاب جرم عليه امنيت كشور!!!» به پنج سال حبس، به اتهام «فعاليت تبليغي عليه نظام» به يك سال حبس و در مورد اتهام «تشكيل و اداره گروهك غيرقانوني لگام» به ١٠ سال حبس محكوم شده بود.
دقت کنید! اولین اتهام خانم نرگس محمدی اجتماع و تبانی به قصد!!!!... متوجه شدید؟ قاضی صلواتی قصد و نیت متهمین را هم در مجازات آنها لحاظ می کند! شاید از صدر اسلام تا کنون و در دنیای معاصر نیز در سرتاسر جهان چنین اتهامی بی نظیر باشد!
اتهام بعدی خانم نرگس محمدی فعالیت تبلیغی علیه نظام! است. یعنی در این کشور کسی حق ندارد که علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی حرفی و سخنی بزند!
و در آخر هم تشکیل گروهک!!! غیر قانونی لگام!! ... واقعا خواهش می کنم دقت کنید! خانم محمدی به جهت حذف مجازات اعدام در سیستم قضاییه کشور تلاش می کرد و این فعالیت به طور خلاصه به "لگام" شناخته می شود.
واقعاً گناه خانم نرگس محمدی چیست؟ قضاوت افکار عمومی داخل ایران نسبت به ایران چیست؟ ایا به همین دلیل نیست که برای مهار قدرتمندان از سوء استفاده از قدرت خود، تمام دادگاه های فعالین سیاسی و اجتماعی می بایست با حضور هیئت منصفه متشکل از منتخبین افکار عمومی صورت گیرد و اگر این هیئت منصفه، شخص را بیگناه تشخیص دهند، قاضی موظف به صدور رای بیگناهی است؟ راستی ما تا چه زمانی باید شاهد این بی عدالتیها در این سیستم قضاییه باشیم؟

لینک 


 

من رویایی دارم...

من رویایی در سر دارم. رویای طول عمر رهبر جمهوری اسلامی، آیت الله خامنه ای!
به طور قطع ایشان می بایست در برابر تمام گفته ها و کرده ها و افعال و قضاوتها و تمام مصیبتهایی که در این 28 سال رهبری ایشان در این کشور رخ داده پاسخگو باشند، بیایید همه با هم دعا کنیم، در این ایام محرم بهترین زمان برای دعای طول عمر ایشان است... انشاء الله
لینک

باز هم حامیان احمدی نژاد

راستی چرا این یاری دهنده احمدی نژاد از هر گونه مباحثه علمی و منطقی عاجز هستند؟ به این پست دوست عزیزمان و طرفدار دو آتشه و پرباقرص احمدی نژاد دقت کنید و سوالات بی پاسخ ایشان در ذیل این پست را هم دقت فرمایید:
لینک اصل پست:https://www.facebook.com/…/Mon…/permalink/1684647335196918/…
و اما پاسخها:
1- اون 4 میلیون خانه ای که ساخته شد کجاست؟ تا جایی که من می دونم مسکن مهر با آن تورم عظیمی که ایجاد کرد هنوز و بعد از گذشت بیش از 3 سال از دولت قبل، تحویل صاحبان نشده و در خیلی از موارد هم اصولا قابل استفاده نیست (به دلیل نبود زیر ساختها و قرارگیری مسکن در بیابانهای اطراف شهرها، نبود کلانتری، مدرسه، درمانگاه، ... و در بسیاری از موارد نبود آب و برق و گاز و ... و البته نبود امنیت ناشی از بیرون بودن از شهرها!)
2- می شه بگی این 70 میلیارد رو این دولت احمدی نژاد از کجا آورده؟ از فروش نفت؟ در چند سال آخر که در تحریم بانکی بودیم و درآمد دلاری نداشتیم، از صادرات غیر نفتی؟ لطفا توضیح بده که از کدام صادرات؟ کدام محصول را صادر کردیم؟ و اصولا اگر هم چیزی صادر کردیم، پولش را در دوره تحریم چطور گرفتیم؟ و منبع این آمارت از کجا آمده؟
3- چهار میلیون خانه الان کجاست؟ تحویل شده؟ یعنی 4 میلیون خانوار در دوره احمدی نژاد دارای خانه شدند؟ میانگین هر خانواده 4 نفر می شود 16 میلیون نفر در دوره احمدی نژاد صاحب خانه شدند؟ ! یعنی تغریبا یک پنجم کل جمعیت کشور؟ پس لطفا توضیح بده که دلیل افزایش سرسام آور قیمت اجاره طی سه سال گذشته چه بوده؟ با 4 میلیون خانه که نباید اصولا اجاره نشینی داشته باشیم. این اجاره نشین ها از کجا آمده اند؟
4- اما سند در خصوص هزینه هنگفت وغیر ممکن این جابجایی: http://www.tabnak.ir/…/%D8%A8%D8%B1%D8%A2%D9%88%D8%B1%D8%AF…
که می شود تغریبا معادل 5 سال بودجه کل کشور! (طبق همان سند) حالا توضیح بده که این مبلغ عظیم و بی همتا در این دوره فقر و نکبت و رکود و فرار سرمایه ، از کجا و کدام محل می خواهد تامین شود؟
5- توضیح ندادی که چطور با جابجایی این جمعیت، مشکل شهر تهران قرار است حل شود؟ یعنی تهرانی ها می خواهند جابجا شوند و مشکل ترافیک و الودگی و نبود آب را با خود به یک نقطه دیگر ببرند؟ اصلا بر فرض محال مشکل آب حل شد (عرض کردم که فرض محال) این جمعیت ترافیک ایجاد نمی کند؟ حالا این ترافیک را در شهر جدید چگونه قرار است حل کنید؟ این جمعیت تولید آلودگی هوا نمی کند؟ برای این چه راه کاری دارید؟
6- اگر هم قرار است که این جمعیت سر جای خود بماند ( یا بیشتر این جمعیت قرار است که در سر جای خود بماند) یعنی این پول هنگفت هزینه شود که تهران و شهروندان و مشکلات را به حال خود رها کنیم؟ این منطق شماست؟
دوست عزیز یاری دهنده احمدی نژاد، بهتر نیست که قبل از ارائه راهکارهای بینظیرتان، کمی هم فکر کنید؟


لینک 
 

هما هود فر هم آزاد شد، ...

هما هودفر، فعال حقوق زنان، از زندان ایران آزاد شد!
هما هودفر در بدو ورود به کانادا و در گفتگو با خبرنگاران از دولت کانادا و عمان به دلیل تلاش هایی که منجر به آزادی‌اش شد، قدردانی کرد و گفت که برگشتن به خانه فوق‌العاده است. خانم هودفر همچنین عنوان کرد که تا زمانی که سوار هواپیما نشده بود، باور نمی‌کرد آزاد شده چرا که در ایران «هر غیرممکنی می‌تواند ممکن شود و هر ممکنی تبدیل به غیرممکن!».
هما هودفر در زمینه حقوق زنان پژوهش و تدریس می‌کرد و گفته می‌شود که برای یک تحقیق درباره نقش زنان ایران در انتخابات مجلس شورای اسلامی به تهران رفته بود.ک
سرنوشت این ایرانی کانادیی می توانست مثل زهرا کاظمی باشد. اما او این اقبال را داشت که مثل سایر جاسوسان آمریکایی! و با وساطت کشور عمان و با وثیقه ای که این کشور به قوه قضاییه ایران سپرد، از زندان ایران آزاد شود!
راستی افکار عمومی ایران چه قضاوتی در خصوص قوه قضاییه کشورخود دارند؟ کوهنوردان آمریکایی به جاسوسی متهم میشوند، اما با گذاشتن وثیقه از طریق کشور عمان آزاد می شوند، زهرا کاظمی، خبرنگار ایرانی کانادایی، در زندان ایران کشته می شود و ایران اجازه هیچگونه بررسی و کالبد شکافی به بستگان نمی دهد، پرونده ای که قاضی مرتضوی مسئول مستقیم ان بوده و شایعات زیادی هم در این خصوص هست، هما هودفر، ایرانی کانادیی دیگری که در بخش حقوق زنان فعالیت می کند، و با گذاشتن وثیقه آزاد می شود...
قاضی مرتضوی به پرداخت 200 هزار تومان جریمه نقدی محکوم می شود! ... راستی رحیمی و بقایی و زنجانی و خاوری و مرتضوی و احمدی نژاد و ... در سیستم قضایی ما چه جایگاهی دارند؟

لینک



پست اصولگرایی

به این پست دوست صلح طلبمان دقت کنید! بی تفاوتی مردم در حذف احمدی نژاد و حساسیت مردم و ساخت حماسه ای از نوع انقلاب 57 را در حذف نامزد مورد تایید و مورد علاقه و مورد انتخاب مردم را نیز به نفع خودشان مصادره کردند!
به قول رئیس قوه قضاییه: "عجیبه ها!"
لینک

 

۱۳۹۵ مهر ۴, یکشنبه

فرض های اساسی حکومت اسلامی...

در پست قبلی عرض کردم که پایه های حکومت اسلامی ایرانی، بر دو فرض بنا شده، اکثریت مردم طرفدار جمهور اسلامی هستند یا حداقل با آن مشکلی ندارند و فرض دوم اینکه اکثریت مردم ایران مسلمان معتقد شیعه هستند و به همین دلیل هم معتقد به نظام ولایی!
به همین دلیل، حاکمان نهایت سعی خود را به کار می برند که هر گونه منظر و شاهد و گواهی که یکی از این دو فرض را مخدوش می کند شدیداً و قویاً سرکوب کنند، و از همین جا، فتوای اخیر رهبر مبنی بر حرمت دوچرخه سواری زنان بیرون می زند!
اگر مبنای حکومت بر مشروعیت مردمی باشد٬ در این تردیدی نیست که بخشی از مردم ما - هر قدر کم شمار - اساساً مذهبی نیستند؛ برخی دیگر مسلمان نیستند؛ عده‌ پرشمار دیگری شیعه نیستند؛٬ آنان هم که شیعه متولد شده‌اند٬ لزوماً معتقد یا پایبند به همه‌ جنبه‌های مذهب شیعه نیستند؛ و آن باقی مانده‌های کم شمار هم لزوماً و در همه‌ زمینه‌ها پیرو شیعه‌گری به سبک و سیاق مورد نظر حکومت نیستند. به این ترتیب حکومت می‌ماند و حوض نسبتاً کوچک پیروان دو آتشه‌ای که فدایی رهبرند و رهبر هم از منابع عمومی و به شکلی ویژه آنان را بابت حمایت‌شان بهره‌مند می‌سازد. در واقع اینان در اقلیت‌اند اما بر سریر قدرت!
از این نظر٬ رعایت نکردن حجاب اسلامی یا دوچرخه سواری کردن زنان فقط به معنی زیرپا گذاشتن حکمی مذهبی نیست٬ بلکه مهم‌تر از آن٬ نماد و نشانه ای است از عدم پیروی گروهی از مردم از طرازها و معیارهای حکومت. از دید حکومت٬ نبودن روسری بر سر زنان همان قدر می‌تواند نشانه‌ای از سرپیچی باشد که بودن بشقابی ماهواره‌ای بر سر بام. تفاوت در این است که حکومت در این موارد با دست بردن در انبان سنت٬ مفهوم «ناموس» را از آن بیرون می‌کشد تا رگ غیرت مردمان عادی بجنبد و برای کنترل بدن زنان با او همدست شوند.
چند صباحی بعد از روزهای ابتدای انقلاب و گرماگرم رفتارهای احساسی مردمان مذهبی، اوضاع به سمتی رفت که دیگر مردم به آن میزان و به آن شکل که در روزهای آغازین انقلاب تصور یا ادعا می‌شد٬ اسلامی نبودند. اما این واقعیتی نبود که بشود به آن اذعان کرد و نتایج منطقی‌اش را در عرصه‌ سیاسی پذیرفت. چون اگر معلوم شود که عده‌ زیادی از مردم «آن‌چنان» و به «آن اندازه» که حاکمان ادعا می‌کنند «اسلامی» نیستند٬ آن گاه این پرسش پیش می‌آید که پس آنان چه حقی دارند که به نام اسلام بر ما حکم برانند. اگر مردم به آن «میزان» و به آن «شکل» که حاکمان می‌گویند «اسلامی» نیستند٬ پس چرا باید قوانین اسلامی بر آنان حاکم باشد. و اگر این دو در کار نباشد٬ ولی فقیه مشروعیتش را برای حکمرانی بر مردم از کجا کسب می‌کند؟ (نقض فرض دوم، اکثریت مردم مسلمان معتقد هستند و ...)
به این ترتیب با آن که مخالفت رهبر با دوچرخه‌سواری زنان در قالب «فتوا» ظاهر شده است تا مخاطب را با توسل به قسم حضرت عباس «شرع» قانع کند که گویی دغدغه‌ای شرعی پشت سر این مخالفت قرار دارد٬ اما دم خروس «حفظ قدرت سیاسی» از لای قبای این فتوا هم باز بیرون افتاده است. چرا که وقتی زنان با دوچرخه‌هاشان به فضای عمومی بیایند٬ چرخ مشروعیت نظام سیاسی هم می‌تواند به شکلی نمادین پنچر شود!
لذا باید از این به بعد منتظر گشتهای ارشادی بود که خانمهای دوچرخه سوار را بر ون های سبز رنگ سوار می کنند و احتمالا وانتهایی که در دنباله این ون ها، دوچرخه های بانوان را به دوش می کشند و در ادامه، افسران و بسیجیان جنگ نرمی که در محیط مجازی، قربان صدقه این فتوای داهیانه رهبر می روند که ناموس وطن را از پلشتی و زشتی نجات داده است...!

لینک

۱۳۹۵ شهریور ۲۲, دوشنبه

معذرت خواهی سعید مرتضوی...


در خبرها آمده است که که سعید مرتضوی، دادستان پیشین تهران، در نامه‌ای به دادگاه رسیدگی به موضوع کشته شدن چند نفر در بازداشتگاه کهریزک در سال ۱۳۸۸، از "وقوع این حادثه هولناک" عذرخواهی و ابراز شرمندگی کرده است!
مشخص نیست که ایشان دقیقا از چه چیزی اظهار پشیمانی و شرمندگی کرده است و چرا اظهار این پشیمانی 7 سال به طول انجامیده و چرا قبلا به دروغ عنوان کرده بود که در زمان آن حادثه به مرخصی رفته بوده است؟!
فراموش نمی کنیم که آقای مرتضوی در ایران به عنوان قصاب مطبوعات شناخته شده و ماجرای 18 تیر و اعتراضات دانشجویان و حمله به کوی دانشگاه تماما ناشی از عملکرد ایشان و دستور توقف روزنامه سلام در آن سال شروع شده بود. همچنین فراموش نمی کنیم که تقریبا همه آنها که از کهریزک سالم بیرون آمده اند، خاطراتی دارند که حاکی از عمد در قضیه کهریزک و مقصر بودن مستقیم اقای مرتضوی حکایت دارد. همچنین فراموش نمی کنیم که در این قضیه آقای خامنه ای خواهان کش ندادن موضوع از طرف رسانه ها شده تا موضوع در فضایی آرام و منطقی پیگیری شود. ایا نتیجه این پیگیری های دستگاه قضایی این است؟
لینک 
 

کارنامه پزشکی سیاسیون و تاثیر سلامت فرماندهان کل قوا بر زندگی رعیت!

طی چند روز گذشته هیلاری کلینتون، نامزد ریاست جمهوری دموکراتها در آمریکا بد شانسی بزرگی آورده و ناخوشی و از حال رفتنش در یک روز گرم که وی را مجبور به استراحت چند ساعته کرده و نهایتا تیم پزشکی ایشان ناراحتی وی را ذات الریه تشخیص دادند. همین امر ظاهرا افت شدیدی را در محبوبیت ایشان ایجاد کرده است. اینکه در سن 68 سالگی کسی دچار ذات الریه شود به هیچ وجه عجیب نیست و حتی نشانه بیماری شدید وی هم نخواهد بود. اما اینکه این شخص، کاندیدای ریاست جمهوری یک کشور و همچنین فرماندهی کل قوا باشد، موضوع فرق می کند و همین امر هم باعث افت شدید محبوبیت ایشان شده است!
در اینجا یک نکته مطرح است، واقعا در کشور ما پرونده پزشکی فرمانده کل قوا و شخص اول مملکت به مردم ارائه می شود؟ آیا ایشان در سلامت کامل هستند؟ آیا ایشان شده در زمان مسئولیت خود، بیمار شوند و نیاز به خدمات مهم پزشکی باشند و یا جراحی کرده باشند؟ با فرض مثبت بودن این سوالات، ایشان آیا هیچ تصمیم مهمی برای مملکت اخذ کرده اند و یا دستورات مهمی صادر کرده اند؟ آیا این تصمیمات و دستورات، از بیماری ایشان تاثیر گرفته؟ ایا ایشان در زمان بیماری، سلامتی خود را پیگیری می کردند یا مسائل مهم کشوری و لشکری را؟
واقعا تفاوت یک کشور صاحب دموکراسی و مردم سالاری و یک کشور شخص محور و دیکتاتوری، در همه چیز مشهود و عیان است...

لینک 
 
در پی چند هفته اعتراض مکرر نیروی دریایی آمریکا به رفتار "غیرایمن و غیرحرفه ای" قایق های نظامی ایران به خصوص سپاه پاسداران در خلیج فارس،‌ سخنگوی ارشد نیروهای مسلح ایران این ادعاها را رد کرده و گفته ایران در چارچوب مقررات بین المللی عمل کرده است.
او افزود: "شناورهای جمهوری اسلامی ایران با اشراف کامل بر قوانین و مقررات بین المللی همواره بر اساس استانداردهای تعریف شده عمل می کنند، بنابراین ادعاهای مطرح شده نه تنها واقعیت ندارد، بلکه ناشی از ترس آنها از اقتدار رزمندگان جمهوری اسلامی ایران است!"
یک مقام بلندپایه نیروی دریایی آمریکا در این مدت نسبت "رفتار تحریک آمیز فرماندهان خودسر نیروی قدس" ایران ابراز نگرانی کرده است. او تاکید کرد "که حدود ۹۰ درصد این تحرکات را قایق های جنگی نیروهای قدس سپاه انجام می دهند نه نیروی دریایی ارتش ایران."
مشخص نیست که این ماجراجویی های سپاه به چه دلیل است و در نهایت چرا آن را کتمان می کنند؟ اگر یک امر مهم در آبهای مرزی ایران اتفاق افتاده چرا نیروی دریایی ایران اقدامی نمی کند و اگر همه چیز طبق روال عادی است، چرا سپاه قدس نیاز به قدرت نمایی و نشان دادن اقتدار خود است؟ و آیا اصولا برخورد قایقهای تندرو سپاه با ناوهای هواپیما بر و جنگی که برای جنگ جهانی سوم طراحی شده اند، نشان از قدرت و اقتدار این قایقهاست؟!
به طور مشخص با وجود این حوادث، کشورها و کمپانی ها کمتر جرات سرمایه گذاری و حضور در بازارهای ایران را خواهند داشت و همین امر نشان از کاهش رشد اقتصادی، فرار بیشتر سرمایه ها از کشور و نهایتا رکود بیشتر و کم شدن مشاغل و فقر فزاینده ایرانیان خواهد بود. واقعا هزینه این قدرت نمایی و ماجراجویی ها را چه کسی می پردازد؟ آیا ایران همچنان فقیر خواهد شد؟ واقعا حکومت بر ملتی فقیر چه لذتی دارد؟!!!

لینک



شبیه سازی اسلامی!

متن زیر توضیح بیشتر وقایع صدر اسلام است در خصوص کشته شدن بلال و همچنین مسئولیت خون کشته شدگان در وقایع بعد از انتخابات:
حضرت رسول اکرم در حدیثی در جمع مسلمانان پیش بینی کرده بودند که بلال به دست عده ای یاغی و کافر کشته و شهید می شود. این پیش بینی ایشان در جنگ صفین محقق شد و همه دیدند که بلال به دست لشکر معاویه شهید شد و این دلیلی شفاف و بین بر حقانیت حضرت علی و جبهه ایشان بود. اما عمر عاض ملعون و حیله گر، شایعه ای را در لشکر منتشر کرد که چون بلال به دست علی به جبهه آورده شده، پس این علی بود که بلال را کشت! این شایعه باعث شد که در بین لشکریان علی هم تزلزل ایجاد شود و همین لشکریان علی به آن حضرت فشار آوردند تا نهایتا حکمیت را بپذیرد. آنجا بود که علی(ع) آن حدیق معروف را بیان فرمود که حماقت دردی است که درمان ندارد! و چه کشید علی از این حماقت لشگریان خود با این قدرت استدلال!
در حوادث بعد از انتخابات، آقای خامنه ای در اولین امامت جمعه ایشان بعد از آغاز انتخابات فرمودند که اعتراضات خیابانی کار خوبی نیست و اگر خونی ریخته شود مسئولش سران معترضین خواهند بود! به عبارتی گفته ایشان به این معناست که اگر اعتراض کنید ما شما را می کشیم و مسئولش هم سران معترضین (آقای موسوی و کروبی) خواهند بود. شباهت این گفته با ادعای عمر عاص در خصوص مسئولیت حضرت علی(ع) در شهادت بلال بسیار جالب و مایه عبرت امروز همه ما خواهد بود!

لینک 
 

۱۳۹۵ شهریور ۱۷, چهارشنبه

مدلینگ، اقتصاد و عقب افتادگی!

چرا مردم ایران به پوشیدن لباسهای خارجی و برندهای معروف افتخار می کنند و پول زیادی بابت این مارکها خرج می کنند؟
چرا مردم ایران به پوشیدن لباسهای خارجی و برندهای معروف افتخار می کنند و پول زیادی بابت این مارکها خرج می کنند؟ صولات خود را با و لعاب فراوان به تن و جوانان خوش تیپ و چهره کرده و در حالتهای مختلف عکس و فیلم می گیرند و بعد با بمباران مخاطب خود، سعی در برند سازی می کنند، و از اینجاست که پوشش فلان فرند و مارک گران قیمت می شود یک افتخار و باز از همینجا، صنایع نساجی رشد پیدا می کنند صنعت پا می گیرد، نمونه بارز آن همین ترکیه با همین روش سالیانه میلیاردها دلار لباس فقط به ایران صادر می کند، در حالی که خود ما منسوجات بسیار با کیفتی داریم! در این وانفسا، وقتی که کشور در اوج رکود است، وقتی که جوانان بیکار هستند و کارخانه ها رو به تعطیلی، خبر می رسد که: "یک مقام قضایی در مشهد از بازداشت ۶ نفر به اتهام مدلینگ، و احضار ۳۰ نفر دیگر در همین زمینه خبر داده است و گفته که ۸ واحد صنفی یا منزل مسکونی نیز در این ارتباط پلمب شده‌اند!"
آیا می توان با دستگیری چند مدل، به رشد صنعت امیدوار بود؟ ایا مدل بودن جرم است؟ ایا با حکومتی که در ذات خود، با هرگونه تبلیغ و برندسازی و مدل سازی مخالف است، می توان به رشد پایدار اقتصادی امیدوار بود؟ ... واقعا کشور ما به کجا می رود؟

لینک 


 

۱۳۹۵ شهریور ۱۶, سه‌شنبه

پروژه وجاحت سازی برای جنایات دهه 60 و کشتار چند هزار زندانی!

دوستی سعی کرد که برای کشتار سال 67 و با استفاده از روال اعاده دادرسی، وجاهت قانونی بخرد، در این خصوص توضیحات زیر ارائه می شود:
هیچکدام از اعدام شدگان سال 67 مشمول اعاده دادرسی نشده اند، چرا؟ به به دلایل: 1- مهلت اعاده دادرسی حداکثر 20 روز پس از قطعی شدن حکم است. کدام یک از چند هزار اعدام شده سال 67 در مهلت 20 روزه بعد از دادگاه، اعاده دادرسی شده اند؟ 2-مرجع رسیدگی به اعاده دادرسی، همان دادگاه صادر کننده حکم اولیه است. به طور مثال محکومی که به 5 سال زندان محکوم شده، اعاده دادرسی فقط در همان دادگاه رسیدگی کننده اولیه که حکم قطعی (و یا تجدید نظر) در خصوص 5 سال زندان را داده می تواند اعاده دادرسی شود. در حالی که می دانیم تمامی اعدام شدگان در دادگاهی به قضاوت چند نفر معروف به هئیت مرگ! حکم گرفته اند.
همه ما می دانیم که اصولا برای اعدام شدگان سال 67 دادگاهی تشکیل نشده است! وکیلی حضور نداشته است. دادگاه بر خلاف نص صریح قانون، غیر علنی بوده و صرفا به عقیده محکومان دلالت داشته و نه بر اساس فعل آنها، لذا فارغ از گناه و جرم فرضی اعدام شدگان، چه حمایت از یک گروه تروریستی باشد و چه حضویت در یک گروه تروریستی، دلیلی بر حتی محکومیت ساده آن افراد نمی شود و کاملا غیر قانونی و غیر شرعی بوده است. دلیل محکومیت این اعدامها توسط بزرگمرد آزاده عالم تشیع، حضرت آیت الله منتظری نیز همین بوده، ایشان هرگز حاضر نشد که به دلیل به دست آوردن قدرت سیاسی،حقی را ناحق کرده و هرگز راضی به سکوت در مقابل ظلم نشدند.



مقایسه نظام معاویه و علی...

هیچکدام از 14 معصوم شیعه و هیچکدام از 124 هزار پیامبر، راضی به خونریزی و کشتار برای رسیدن به قدرت سیاسی و حکومت نبودند، بلکه از رفتار و سیره ائمه بخصوص شیعه اینطور بر می آید که قویاً از سیاست و حکومت هذر داشته و تنها وقتی حجت بر آنها تمام شده و مردم و امت اصرار و حتی التماس داشتند، حکومت را می پذیرفتند، علی(ع) فلسفه پذیرش حکومت را تنها منوط به احقاق حق کرده و تاکید کرده بود که برای حفظ قدرت هرگز مصلحت جویی نخواهد کرد! امام حسین (ع) نیزبه دعوت کوفیان به سمت آنها حرکت کرد و وقتی آنها از آن امام روی برگرداندند ، به عبارتی رای خود را از امام پس گرفتند، امام بی هیچ مقاومت و اصراری، از میانه راه برگشت و وقتی در مقابل لشگر کفر یزید قرار گرفت، در خطبه قراء و معروف خود، از آنها خواست که:"زمینی از زمین خدا به من دهید تا من و اهلم در آن فرود آییم" ، حضرت علی هرگز دست به شمشیر نبرد مگر آنجا که خوارج دست به کشتار زده و در موردی، جنین زن حامله را از شکمش بدر آورده بودند! و یا مورد هجوم لشگریان معاویه قرار گرفتند! علی هرگز و هرگز تا وقتی کسی اعتراض می کرد و تبلیغ منفی می کرد و سوال می کرد، دست به شمشیر نبرد!
اما در حکومت معاویه و یزدید، ما مصلحت اندیشی و حفظ نظام به هر قیمتی بودیم! در آن حکومتهای باطل، حفظ نظام اوجب واجبات بود و در نظام عدل علی، شرط حکومت تا وقتی است که حقی به صاحبش برسد و در غیر این صورت حکومت از آب بینی بز هم بی ارزش تر خواهد بود...
با مقایسه موارد بالا، نظام مقدس ولایی به نظام عدل علی و حسین (ع) شباهت دارد یا معاویه و یزید؟