هیچکدام از 14 معصوم شیعه و هیچکدام از 124 هزار پیامبر، راضی به خونریزی و کشتار برای رسیدن به قدرت سیاسی و حکومت نبودند، بلکه از رفتار و سیره ائمه بخصوص شیعه اینطور بر می آید که قویاً از سیاست و حکومت هذر داشته و تنها وقتی حجت بر آنها تمام شده و مردم و امت اصرار و حتی التماس داشتند، حکومت را می پذیرفتند، علی(ع) فلسفه پذیرش حکومت را تنها منوط به احقاق حق کرده و تاکید کرده بود که برای حفظ قدرت هرگز مصلحت جویی نخواهد کرد! امام حسین (ع) نیزبه دعوت کوفیان به سمت آنها حرکت کرد و وقتی آنها از آن امام روی برگرداندند ، به عبارتی رای خود را از امام پس گرفتند، امام بی هیچ مقاومت و اصراری، از میانه راه برگشت و وقتی در مقابل لشگر کفر یزید قرار گرفت، در خطبه قراء و معروف خود، از آنها خواست که:"زمینی از زمین خدا به من دهید تا من و اهلم در آن فرود آییم" ، حضرت علی هرگز دست به شمشیر نبرد مگر آنجا که خوارج دست به کشتار زده و در موردی، جنین زن حامله را از شکمش بدر آورده بودند! و یا مورد هجوم لشگریان معاویه قرار گرفتند! علی هرگز و هرگز تا وقتی کسی اعتراض می کرد و تبلیغ منفی می کرد و سوال می کرد، دست به شمشیر نبرد!
اما در حکومت معاویه و یزدید، ما مصلحت اندیشی و حفظ نظام به هر قیمتی بودیم! در آن حکومتهای باطل، حفظ نظام اوجب واجبات بود و در نظام عدل علی، شرط حکومت تا وقتی است که حقی به صاحبش برسد و در غیر این صورت حکومت از آب بینی بز هم بی ارزش تر خواهد بود...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر