تحریمها کمر مردم را شکسته و اقتصاد ایران را رو به نابودی کشانده اند، این
تحریمها که روزی کاغذ پاره نامیده می شد و حتی از طرف آقای خامنه ای با
عنوان "خودشان را تحریم کرده اند!" یاد می شد، امروز موجب خشم و البته یاس
و نا امیدی ملت ایران شده است. با وجود تمام سعی و تلاش دولت حسن روحانی،
برچیدن این تحریمها حتی با وجود تمکین به نظر غربی ها و چشم پوشی طرف
ایرانی از تقریباً تمام برنامه هسته اش، سخت و طولانی شده در مواردی هیچ
اقدام مثبت خاصی انجام نگرفته است، به طور مثال تحریم های
بانکی علی رغم آنکه بانکهای غربی منع قانونی برای کار با ایران ندارند،
اما ترس از دولت جدید آمریکا و از آن مهمتر، ضعف ساختاری نظام بانکی
تقریباً ورشکسته ایران و همچنین اتهام پولشویی در این بانکها، موجب بخشیدن
عطای کار با بانکها ایرانی شده است!
دولت روحانی اما، برای تقویت نظام بانکی ایران گامهای هر چند کوچک برداشته،اما باید پذیرفت که با ساختار سیاسی و قدرت در ایران،این امر بسیار سخت و مشکل زمانبر خواهد بود. اول اینکه پول شویی قسمتی از ذات نظام بانکی ایران است و شفافیت در آن حرف آخر را می زند، فعالیتهای اقتصادی ارگانهای نظامی و امنیتی در همین بانکها انجام می شود که شدیدا از طرف دولتهای غربی حساسیت بر انگیزند و مبارزه با پولشویی دولت، به نوعی مبارزه با این نهادها خواهد انجامید، عدم صدور ضمانت نامه برای سپاه در چند بانک داخلی و همچنین لغو فروش شرکت مخابرات به سپاه از فعالیت هایی است که دولت انجام داده و البته و به طور قطع از طرف سپاه بی پاسخ نخواهد ماند! همچنین شایعات زیادی از فعالیت های منتسبین به بیت رهبری در سطح جامعه شنیده می شود که تایید و یا رد کردن آن برای هیچ مقامی امکان پذیر نیست. حسابهای شخصی رئیس قوه قضاییه و عدم پاسخگویی این قوه در این خصوص نیز به ابهامات دامن زده و در نهایت نظام بانکی به عنوان متولی گردش مالی کشور شدیدا زیر فشار همین فسادهای ظاهر و پنهان قرار می گیرد. آنچه مسلم است، باید صبر کرد و دید که آیا دولت حسن روحانی تاب و توان در مبارزه با این مظاهر فساد اقتصادی و پاک سازی نظام بانکی و هموار کردن راه ارتباط بانکهای داخلی و خارجی موفق خواهد بود یا تحریمهای بانکی همچنان راه نفس اقتصاد ایران را خواهد فشرد؟ راستی این اقتصاد چقدر تاب و نفس و جان دارد که بتواند چنین فشاری که همچون طناب دار دور گلوی بانکهای ایران پیچیده شده، تاب بیاورد؟!
دولت روحانی اما، برای تقویت نظام بانکی ایران گامهای هر چند کوچک برداشته،اما باید پذیرفت که با ساختار سیاسی و قدرت در ایران،این امر بسیار سخت و مشکل زمانبر خواهد بود. اول اینکه پول شویی قسمتی از ذات نظام بانکی ایران است و شفافیت در آن حرف آخر را می زند، فعالیتهای اقتصادی ارگانهای نظامی و امنیتی در همین بانکها انجام می شود که شدیدا از طرف دولتهای غربی حساسیت بر انگیزند و مبارزه با پولشویی دولت، به نوعی مبارزه با این نهادها خواهد انجامید، عدم صدور ضمانت نامه برای سپاه در چند بانک داخلی و همچنین لغو فروش شرکت مخابرات به سپاه از فعالیت هایی است که دولت انجام داده و البته و به طور قطع از طرف سپاه بی پاسخ نخواهد ماند! همچنین شایعات زیادی از فعالیت های منتسبین به بیت رهبری در سطح جامعه شنیده می شود که تایید و یا رد کردن آن برای هیچ مقامی امکان پذیر نیست. حسابهای شخصی رئیس قوه قضاییه و عدم پاسخگویی این قوه در این خصوص نیز به ابهامات دامن زده و در نهایت نظام بانکی به عنوان متولی گردش مالی کشور شدیدا زیر فشار همین فسادهای ظاهر و پنهان قرار می گیرد. آنچه مسلم است، باید صبر کرد و دید که آیا دولت حسن روحانی تاب و توان در مبارزه با این مظاهر فساد اقتصادی و پاک سازی نظام بانکی و هموار کردن راه ارتباط بانکهای داخلی و خارجی موفق خواهد بود یا تحریمهای بانکی همچنان راه نفس اقتصاد ایران را خواهد فشرد؟ راستی این اقتصاد چقدر تاب و نفس و جان دارد که بتواند چنین فشاری که همچون طناب دار دور گلوی بانکهای ایران پیچیده شده، تاب بیاورد؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر