آیت
الله خامنه ای به عنوان رهبر و شخص اول نظام جمهوری اسلامی، بارها در
سخنرانی های عمومی و خصوصی خود بیان کرده که نباید فضا برای مخالفین در
فضای مجازی و حقیقی امن باشد! همچنین ایشان در مناسبهای مختلف و در حمایت
از حامیان خود (به طور مثال در خصوص بالاروندگان از دیوار سفارتخانه ها)
ضمن محکوم کردن این کار، تاکید کرده است که این امر نباید بهانه ای برای
فشار بر این بچه حزب اللهی ها شود! اما معنی کلام ایشان چیست؟
تقریبا برای همه ثابت شده است که هر کس در این مملکت زیر خیمه و عمود ولایت باشد از همه مواهب و حمایت ها و موهبت ها برخوردار بوده و هیچ سدی یارای ایستادگی در مقابل چنین افرادی نیست و البته برعکس، اشخاصی که با دیده نقد و اصلاح طلبی حرف و سخن و عمل و فعلی دارند، با توپخانه ای از جناح حاکم مواجه می شوند، به طوری که جان و مال و زندگی و شغل و امنیت این افراد دستمایه بازی نهادهای نظامی و امنیتی حاکم قرار می گیرد. اما چگونه؟
1- پرونده سازی! به این معنا که شخص سوژه! که کله شقی کرده و انتقادی کرده است،به جای آنکه در خصوص فعل و سخن خود پاسخگو باشد، با یک پرونده اخلاقی، خانوادگی و شخصی روبرو می شود! نهادهای امنیتی به راحتی با جستجو در زندگی شخصی افراد مبالغه و البته سیاه نمایی و حتی هجو و قلب واقعیت، از دیده شدن چند تار موی بیرون زده از حجاب همسر، از دست دادن و مصاحفه با غیر همجنس، از حضور در یک میهمانی شخصی، ... پرونده ای قطور برای قربانی ساخته و با قلو در محتویات، عملا یک فعال سیاسی را در موضع دفاع در خصوص امری اخلاقی و حتی مستهجن قرار می دهند!
2- تهدید! برای مردم عادی که عادت به نزاع و جدال فیزیکی و شخصی ندارند، حتی دیدن یک سلاح سرد می تواند ایجاد رعب و ترس شدید نماید. حال اگر این تهدید همراه با حمله چند نفر آدم مسلح در فضایی خلوت انجام شود قطعا تاثیر بسیار شدیدتری خواهد داشت و به راحتی می تواند هر آدم مشکل داری را به راه راست هدایت کند!
3- منع از مزایای شهروندی! شخصی که جرات کند و نقد و انتقادی به نظام حاکم داشته باشد،به طور حتم و بدیهی و ابتدایی از کلیه حقوق دولتی مثل استخدام در دولت، ترفیع گرفتن، ... محروم خواهد شد.
اما این هزینه ها تمام ریسکهایی است که شخص نقد کننده خواهد پرداخت؟ تغریبا خیر! حضور افراد تعلیم دیده بسیار در فضای مجازی که به نفع حاکمیت تبلیغ کنند خود دلیلی است که این فضای غیر حقیقی به ذات تا چه حد می تواند یک تهدید برای حاکمیت باشد، اما یک سوال در اینجا مطرح می شود، نظامی که با چت و گفتگو و وبلاگ شهروندان خود به خطر می افتد، آیا حق این را دارد که از اقتدار خود صحبت کند؟!
تقریبا برای همه ثابت شده است که هر کس در این مملکت زیر خیمه و عمود ولایت باشد از همه مواهب و حمایت ها و موهبت ها برخوردار بوده و هیچ سدی یارای ایستادگی در مقابل چنین افرادی نیست و البته برعکس، اشخاصی که با دیده نقد و اصلاح طلبی حرف و سخن و عمل و فعلی دارند، با توپخانه ای از جناح حاکم مواجه می شوند، به طوری که جان و مال و زندگی و شغل و امنیت این افراد دستمایه بازی نهادهای نظامی و امنیتی حاکم قرار می گیرد. اما چگونه؟
1- پرونده سازی! به این معنا که شخص سوژه! که کله شقی کرده و انتقادی کرده است،به جای آنکه در خصوص فعل و سخن خود پاسخگو باشد، با یک پرونده اخلاقی، خانوادگی و شخصی روبرو می شود! نهادهای امنیتی به راحتی با جستجو در زندگی شخصی افراد مبالغه و البته سیاه نمایی و حتی هجو و قلب واقعیت، از دیده شدن چند تار موی بیرون زده از حجاب همسر، از دست دادن و مصاحفه با غیر همجنس، از حضور در یک میهمانی شخصی، ... پرونده ای قطور برای قربانی ساخته و با قلو در محتویات، عملا یک فعال سیاسی را در موضع دفاع در خصوص امری اخلاقی و حتی مستهجن قرار می دهند!
2- تهدید! برای مردم عادی که عادت به نزاع و جدال فیزیکی و شخصی ندارند، حتی دیدن یک سلاح سرد می تواند ایجاد رعب و ترس شدید نماید. حال اگر این تهدید همراه با حمله چند نفر آدم مسلح در فضایی خلوت انجام شود قطعا تاثیر بسیار شدیدتری خواهد داشت و به راحتی می تواند هر آدم مشکل داری را به راه راست هدایت کند!
3- منع از مزایای شهروندی! شخصی که جرات کند و نقد و انتقادی به نظام حاکم داشته باشد،به طور حتم و بدیهی و ابتدایی از کلیه حقوق دولتی مثل استخدام در دولت، ترفیع گرفتن، ... محروم خواهد شد.
اما این هزینه ها تمام ریسکهایی است که شخص نقد کننده خواهد پرداخت؟ تغریبا خیر! حضور افراد تعلیم دیده بسیار در فضای مجازی که به نفع حاکمیت تبلیغ کنند خود دلیلی است که این فضای غیر حقیقی به ذات تا چه حد می تواند یک تهدید برای حاکمیت باشد، اما یک سوال در اینجا مطرح می شود، نظامی که با چت و گفتگو و وبلاگ شهروندان خود به خطر می افتد، آیا حق این را دارد که از اقتدار خود صحبت کند؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر