یک سال پس از پیش بینی نهادهای اطلاعاتی آمریکا درباره بالا گرفتن اختلافات بین مقامها و نیروهای سیاسی جمهوری اسلامی، برخی خبرها از ایران حاکی از تاثیر مستقیم این اختلافات بر استعفای وزیر خارجه جمهوری اسلامی دارد. اما آیا این استعفا به واقع خبر مهمی است؟ اگر چه چند ساعت پس از اعلام خبر استعفاء، بازارهای مالی داخلی واکنش منفی نشان داده و نرخ دلار و طلا افزایش قابل توجه و نرخ شاخص بورس سقوط چند هزار واحدی را تجربه کردند، اما به اعتقاد این نگارنده و به این دلایل استعفای آقای ظریف را نمی توان خیلی با اهمیت قلمداد کرد:
1- در جمهوری اسلامی ایران سیاست خارجه نه توسط وزیر امور خارجه و نه حتی رئیس جمهور، بلکه توسط شخص رهبر تعیین و ابلاغ می شود و وزیر امور خارجه حداکثر یک مجری منویات معظم له است وقرار نیست با عوض شدن وزیر امور خارجه، سیاستها تغییری داشته باشند.
2- آقای ظریف در طی دوره خدمت خود نشان داد که هیچ نشانی از یک تحصیلکرده و دانش آموخته غربی نداشته و بزرگترین هنر وی بزرک کردن و آراستن چهره نظام است. از این منظر نمی توان بین ظریف و سلف او تفاوت معنا داری قائل بود.
3- خیلی ها او را معمار برجام می نامند، اما از نظر اینجانب، معمار برجام شخص آقای خامنه ای بوده و ظریف حداکثر مجری برجام بوده است.
4- آقای ظریف در طی دوره خدمت خود هیچ دست اورد شاخصی به جا نگذاشته مگر دروغ های شاخ داری که در تمام 40 سال گذشته از زبان مقامات نظام شنیده می شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر