باورمندان و طرفداران حجاب اجباری صرفاً یک توجیه برای اجبار زنان به پوشش ناخواسته است. اینکه قانون، قانون است و لازم الاجرا! آیا واقعاً و به صرف اینکه یک قانونی تصویب پارلمان را دارد، باید و باید از طرف عامه مردم مقبولیت داشته و اجرا شود؟ در دنیای مدرن و دارای سابقه قوی دموکراسی در اینگونه موارد چه می کنند؟ به طور بدیهی در کشورهای دارای دموکراسی که البته قانون با سختگیری بسیار اجرا می شود، این شرایط نیز حاکم است:
امیر هستم. در این وبلاگ سعی می کنم سخنان سیاست مردان ایرانی را به چالش بگیرم. سیاسیون ایرانی نیاموخته اند که مردم رعیت و ملک آنها نیستند و آنها می بایست در مورد سخنان و رفتار خود در پیشگاه ملت پاسخگو باشند...
۱۴۰۱ تیر ۳۱, جمعه
آیا اعتراض به یک قانون، غیر قانونی است؟
اگر نمی توانید ببینید، فقط کافیه که نگاه نکنید...!
جناب آقای خامنه ای، آقایان اصولگرا، نیروی انتظامی و بسیج، هر کدام از شما که احساس می کنید تکلیف دارید که باید امر به معروف کنید و به زور موی زنان را بپوشانید، اگر نمی توانید بی حجابی را تحمل کنید، کافیه که رویتان را برگردانید، وانمود کنید که چیزی ندیدید، یک سمت دیگر را نگاه کنید، ...
همان کاری را بکنید که با مواجه با فقر و اختلاس و گرانی و تورم و دزدی و بی
عدالتی و ظلم و نابودی ایران می کنید.
۱۴۰۱ تیر ۲۸, سهشنبه
فلسفه وجوب یک رهبر دینی، ظاهر دینی مردم است...
رهبر ایران به خوبی و وضوح می داند کشوری که مردمش بدیهی ترین و ساده ترین نماد دینی یعنی حجاب را رعایت نمی کنند، یعنی به اصل ولایت فقیه اعتقادی ندارند و این یعنی پایه های حکومت یک فقیه و رهبری او لرزان خواهد شد. پس پیش و قبل از هر چیز، باید که ظاهر مردمان و عامه مردم به یک مسلمان معتقد شبیه باشد تا رهبر، رهبر بماند.
پس چه خوب گفت این نماینده رهبر که: "اگر حجاب و عفاف بهعنوان خاکریز
اول مقابله با جنگ نرم دشمن از دست برود، خاکریزهای دیگرمان را نیز از دست خواهیم
داد.." پس بجای
اینکه برای سایر خاکریز ها بجنگند، ترجیح می دهند که همین خاکریز اول را حفظ کنند.
به طور بدیهی، مردمی که حجاب ندارند، کراوات می زنند و لباس برازنده می پوشند،
دیگر نیازی به یک رهبر دینی ندارند و از همین جاست که حکومت ناچار است که حفظ حجاب
زنان، اولیت اولش باشد.
۱۴۰۱ تیر ۲۶, یکشنبه
چی می شد اگر...
در عالم خیال و رویا، تصور کنید
که تلسکوپ فوق پیشرفته جیمز وب توسط جمهوری اسلامی ساخته و به فضا ارسال شده بود. احتمالاً
نتیجه این می شده:
1-
به دستور رهبر جمهوری اسلامی، ستاد استهصال اجرام آسمانی تشکیل و بودجه چند
هزار میلیارد تومانی برای آن تصویب می شد.
2-
بنا به دستور اطلاعات سپاه، انتشار و پخش هر گونه عکس یا سایر اطلاعات از
تلسکوپ که مغایر با پیش بینی های قرآن و احادیث صدر اسلام باشد ممنوع اعلام می
شود. قوه قضاییه و وزارت علوم مسئول برخورد با دانشمندان متخلف خواهند بود.
3-
دولت انتشار هر عکس به صورت عام را ممنوع اعلام می کند. عکسها فقط با مجوز
وزارت اطلاعات و وزارت علوم و وزارت فرهنگ و صدا و سیما اجازه پخش خواهند داشت.
4-
کشف و عکسبرداری از صور فلکی آسمان به اشکال زنان بد حجاب مطلقاً ممنوع خواهد
شد. صور فلکی و اجرام آسمانی باید مطابق با دین مبارک اسلام باشند. مسئولیت این
امر نیز با حوزه علمیه قم خواهد بود.
5-
دولت با در اختیار قراردادن عکسهای کهکشانهای دور به صورت عام مطلقاً مخالفت
می کند و آن را یک امر امنیتی می داند. وزارت امور خارجه مامور تبادل عکسهای با
ارزش علمی بالا با نمایندگان و دیپلماتهای جمهوری اسلامی با اتهامات تروریستی می شود.
وزارت امور خارجه همچنین وارد مذاکره با سوئد و بلژیک برای تبادل حمید نوری و
اسدلله اسدی با عکسهای تلسکوپ ایرانی می شود.
6-
چند تن از دانشمندان فضایی ایرانی
به اتهامات امنیتی دستگیر می شوند. حداقل دو نفر از آنها در زندان دست به خودکشی
می زنند. دانشمندان برنده نوبل در دنیا خواهان آزادی این دانشمندان می شوند. اما
قوه قضاییه ایران خود را مستقل و جریان رسیدگی به اتهامات را غیر سیاسی می داند.
7-
از 150 نفر دانشمند نجوم ایرانی سازنده تلسکوپ فوق پیشرفته، 140 نفر به خارج
از کشور پناهنده می شوند و بقیه هم در زندان اند. رهبر ایران در یک سخنرانی آتشین
خروج دانشمندان نجوم را توطئه دشمن می داند و معتقد است که جوانان مومن و متعهد
قادرند که جای این دانشمندان را پر کنند.
8-
چند جوان حزب اللهی به صورت خودجوش به ساختمان مرکزی نجوم حمله می کنند و از
دیوار آن بالا می روند. تلسکوپ ایرانی ارتباط خود را با مرکز از دست می دهد و از مدار
خارج شده و در فضا گم می شود.
9-
رئیس کل بانک مرکزی ایران در یک سفر کاری به کانادا، در همان جا می ماند و استعفای
خود را اعلام می کند. بعد از چند روز پلیس کانادا تلسکوپ ایرانی گم شده در فضا در
کیف رئیس کل بانک مرکزی مستعفی پیدا می کند.
10-
در مجلس طرح تحقیق و تفحص از تلسکوپ تصویب می شود. قرار می شود که 300 نفر از
نمایندگان برای این تحقیق به فضا سفر کنند. نمایندگان در یک سفر سه ماهه از طریق
اروپا و آمریکا به فضا می روند. در بازگشت، تایید می کنند که تلسکوپ در فضا نبوده
و گم شده است!
و این داستان همچنان ادامه خواهد یافت...
۱۴۰۱ تیر ۲۲, چهارشنبه
سخن حق از دهان یک نا به حق...
از این بهتر نمی توانست توضیح دهد. دینی که بهانه حکومت یک گروه اقلیت باشد، البته که اجرا و نمایش نمادهای دینی نیز واجب خواهد بود و مبارزه با این الگوها، می شود مبارزه با اصل دین و بالطبع مبارزه با اصل حکومت!
بدون شک کشور ایران، پرشیای قدیم، این
گربه دوست داشتنی، روزی آزاد خواهد شد و همانطور که این نماینده خامنه ای گفته،
راه آزادی از مبارزه با ابزاری حکومتی خواهد بود، حجاب البته اولین سنگر است...
۱۴۰۱ تیر ۲۱, سهشنبه
حقارت انسان در برابر عظمت جهان هستی...
عظمت خلقت، آنگونه که حتی دانشمندان ناسا را به گریه انداخت. عکسی از تاریخ، نه تاریخ انسان، نه تاریخ طبیعت، نه حتی تاریخ دگرگونی های زمین ، که فقط اندکی پس از تولد جهان هستی، عکس از13.5 میلیارد سال پیش.
۱۴۰۱ تیر ۱۸, شنبه
عنوان این عکس: "وحشت"
به آیندگان و نسلهای بعد بگویید به ما و این نسل نخندند، به ما خرده نگیرند که ظلم را تحمل کردیم، قضاوتمان نکنند. به آنها یادآوری کنید که در این خاک چند نسل با چنین وحشتی زیستند و نابود شدند.
این عکس خلاصه ای از وضع کنونی کل کشور است: "وحشت!"
کدام استخوان باقی مانده در گلو؟
خبر کوتاه بود و مختصر، مصطفی تاجزاده، یکی از مهمترین وزنه های اصطلاح طلبان در سالهای اخیر و البته یکی از شجاع ترینشان که همواره نوک تیز انتقاداتش متوجه شخص رهبر بود، جمعه شب بازداشت شد. اما آیا پیش بینی اش سخت بود؟ رهبری که حکومت را برای خود یکدست کرده و همه مجیز گویان و متملقین را به دور خود آورده تا هر چه خواهد کند و هر چه خواهد گوید، آیا توان تحمل نقد و سوال دارد؟ آیا تمام برنامه هایش برای این یکدستی، مقابله با همین انتقادات نبود تا در غیاب هر گونه صدا و نق و اعتراضی، بر تحکیم حکومت خود و البته جانشینی ولیعهد خود تمرکز کند؟
تاجزاده تا همین جا هم خیلی تحمل شده بود.
او همچون استخوانی در گلو بود که دیگر راه نفس رهبر را بند آورده بود. باید بیرون
می آوردش، ...
در نهایت امروز، مصطفی تاجزاده شجاع و
پاکدست و یکی از نزدیکترین افراد به سید سبز و میر حسین هم به جمع محصورین پیوست.
اما قدم بعدی دیکتاتور چیست؟ کدام استخوان
در گلو باقی مانده؟ اینستاگرام و واتس آپ و فضای مجازی؟! شاید...
۱۴۰۱ تیر ۱۶, پنجشنبه
مرزهایی که هر روز جابجا می شوند!
این دیگر یک تبلیغ نیست، پروپاگاندا هم نیست، خود گوبلز و سعید صحاف در کل عمر خود نتوانستند چنین دروغهای شاخ دار و عجیبی بگویند. حد بی شرمی دولت و آمارسازانش دیگر از این حرفها گذشته، آنها سعی در اقناع مردم و تغییر تفکر عامه به نفع خود را ندارند. کاملا مشخص است که مقامات ارشد دولت جز مجیز گویی شخص رهبر و تامین رضایت او و احیاناً دادن منبع و مرجع جهت استفاده ایشان در سخنرانی هایش، هدف دیگری ندارند. حرفها و آمارهایی که "آقا خوشش بیاید"
به نظر می رسد نباید دلخوش به این مقدار باشیم،
دولت چیده شده و منصوب رهبر، ظاهراً جز تقسیم فقر بین عامه مردم، وظیفه دیگری هم دارد.
جابجایی مرزهای وقاحت...!
دستور قتل عام توسط رهبر...
خط و نشان های رسمی و علنی حکومت برای مردم!
به نظر می رسد شخص رهبر هر گونه تعارف و
رودربایستی و یا پنهانکاری را کنار گذاشته و به طور شفاف و روشن دستور کشتار به
آتش به اختیاران خود صادر کرده است. و البته سرنوشت چنین حکومتی به جبر تاریخ ثابت
شده و مشخص است.
معامله بر سر مامورین تروریست جمهوری اسلامی ممنوع!
جمهوری اسلامی نیاز دارد که از تروریست ها و مامورین خود حمایت کافی و تمام عیار نماید. چه در غیر این صورت، آیا کسی حاضر به ادامه این مسیر خواهد بود؟ البته که هر مامور و فرستاده و هر تروریستی با این اطمینان را داشته باشد که در صورت ایجاد مشکل در مسیر انجام ماموریت، از طرح سازمان بالادستی خود حمایت شده و امید به نجات داشته باشد. پس دلیل حمایت بی حد و تمام قد جمهوری اسلامی از مامورین فاسد و بد نام خود مشخص و قابل درک است.
لذا تمام ایرانیان خارج از کشور و هر
مبارز و وطن پرستی وظیفه دارد در جهت مبارزه با این سیاست به قدر توان خود اقدام
کند. هر کس تریبونی دارد، باید بر ضد این سیاست جمهوری اسلامی فریاد زند و اجازه
ندهد لابی جمهوری اسلامی دست به معامله با دولتها بر سر آزادی تروریستهایش بزند.
نباید به دولتها، به خصوص دولتهای مماشات کننده اروپایی این اجازه داده شود که بر
سر منافع ملت ایران با بازگرداندن این تروریستها موجب تقویت بیش از پیش آنها شوند.
به طور حتم آزادی این مامورین جز به تقویت سیاست صادرات نفرت و ترور در جهان نتیجه
ای نخواهد داشت و اولین قربانی نیز خود این کشورهای اروپایی خواهند بود.