در سالهای تحریم نظام بانکی به شدت ضعیف شده بود، فساد داخلی هم کمر بانکها
را شکسته و بانکها با دادن وامهای بدون پشتوانه و بدون بازگشت و همچنین
استقراض دولت از بانکها نفسهای آخر بانکها را بریدند، این بانکهای ورشکسته و
بدون پشتوانه نتوانستند جلب اعتماد طرفهای خارجی را کسب کنند و بانکهای
بزرگ خارجی حاضر به بازگشایی خط اعتباری و تعامل با بانکهای ایرانی نیستند.
در نتیجه نظام مالی ایران عملا حتی بعد از برجام نیز نتوانست با دنیا
ارتباط برقرار کند. از طرفی رشد پایه پولی در دو سال 94 و
95 هم از جهت اندازه و هم از جهت ترکیب، متناسب با تورم تک رقمی نبوده
است. این وضعیت در سال 95 بدتر هم شد و نرخ رشد پایه پولی در این سال از
متوسط همین بازه به شدت فراتر هم رفت. متوسط نرخ رشد شش ماهه پایه پولی از
سال 70 تا 93 متوسط 4.7% بوده است. این در حالی است که این متغیر در 6 ماهه
اول سال 95 معادل 7.9 درصد افزایش یافت. تجربه سالهای گذشته نشان داده است
که افزایش پایه پولی از محل دارایی های داخلی (دولت + بانک) بوده که هم
تورم زایی بیشتری دارد و هم منتهی به افزایش نرخ ارز خواهد شد! لذا انتظار
افزایش تورم لجام گسیخته در کنار رکود در سال آینده به هیچ وجه دور از
انتظار نبوده و نیازی هم به علم و تجربه بالایی در علم اقتصاد ندارد و
بازار این را به خوبی درک کرده است!
آیا عاقلان سیاسی متوجه خطر بزرگتر از یک حمله نظامی خارجی هستند؟ مردم گرسنه و بیکار و بیمار و گرفتار، چه کسی را مقصر وضعیت فعلی خود می دانند؟
آیا عاقلان سیاسی متوجه خطر بزرگتر از یک حمله نظامی خارجی هستند؟ مردم گرسنه و بیکار و بیمار و گرفتار، چه کسی را مقصر وضعیت فعلی خود می دانند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر