۱۳۹۶ فروردین ۱۲, شنبه

نظر شخصی و تحلیلی جناب آقای بابک داد:

سخنان تند احمدی‌نژاد همه را متعجب کرده! او با تندی به «سلطنت یک آقا» می‌تازد. بی آنکه مشخصاً نامی ببرد؛ اما آدرس‌هایی می‌دهد که واضح است: خامنه‌ای!
سئوالات بسیارند:
آیا او واقعاً شمشیرش را برای «جنگ با رهبر» بسته؟ آیا او می‌خواهد انتحار سیاسی کند؟ آیا طغیان او «واقعی» است؟ با کدام پشتوانه؟… یا شاید ایفای یک «نقش» باشد؟
ذهن پرسشگر می‌گوید این فرد با «نهی» همان رهبر از نامزدی انتخابات کناره‌گیری​کرده! پس چطور این جملات تندش را درباره «سلطنت» همان رهبر باور کنیم؟ این حملات با آن «اطاعت از نهی رهبری» نسبتی ندارند.
تناقض‌ها زیادند. و از قضا همین تناقض‌ها «دم خروس» یک پروژه ایذایی و گمراه‌کننده را نمایان می‌کنند. اما تا آن «فرضیه» در گوشه ذهن پرسشگر «ورز» داده شود، سخنان احمدی‌نژاد را بخوانیم:
[بذارید حرف دل مردم ایران را بزنم! هر کی فکر می‌کنه ملت نمی‌فهمند؛ خودش نفهمه! ۸۰ میلیون یه چیزی رو میخوان، اونا نمیفهمن اون وقت تو می‌فهمی؟ این چه استکباریه؟ این چه «سلطنتیه» پیدا شده است؟ ۹۷ درصد مردم یه چیزی را می‌خواهند، «او» میگه نخیر! (با تقلید ژست رهبر) «نخیر! من بیشتر از شماها می‌فهمم!»
میشه یه دلیل بیاری که تو یکی بهتر از همه ملت می‌فهمی؟ اصلاً تو کی هستی؟ میشه بگی از کجا تشریف آوردی؟ تو چه اختیاری داری، رفتی اون بالا نشستی؟!
این اختیار را كی به تو داده؟ غیر از اینکه «ملت» داده؟ بابا ملت «انقلاب» کرد که دیگه این آدمها را نبینه! وگرنه «اون قبلی» که بود! آقا بخدا ذلیل‌ترین انسانها کسی هست که فکر کنه نسبت به مردم عزت داره.]
سخنان احمدی‌نژاد اشارات واضحی به رهبر دارد. مراد او از این انتقادها روحانی نیست. او دقیقاً از کلید واژه‌های خاصی مثل «سلطنت، بالانشین، انقلاب، اون قبلی(شاه) و…» استفاده می‌کند که با «جایگاه یک رئیس جمهور» ربطی ندارند. احمدی‌نژاد چند بار بخصوص «لحن و ژست رهبر» را تقلید می‌کند و حضار را به خنده می‌اندازد.
حالا از گوشه ذهن، آن «فرضیه بعید اما ممکن» یعنی پروژه ایذایی و گمراه‌کننده را بررسی کنیم.
۱- تاکنون چند مقام سپاه گفته‌اند که این بار «فتنه قبل از انتخابات» رخ خواهد داد! بنابر این، پیش‌آگهی بروز یک اتفاق را داده‌اند.
۲- از طرفی «نظر رهبر» به حجت‌الاسلام ابراهیم رئیسی نزدیک است و صداوسیما هم تبلیغ او را آغاز کرده است.
۳- رهبر اخیراً بارها دولت را مورد انتقادات جدی قرار داده و این رفتارش برخلاف ادوار پیش است. (او در پایان ۴ سال اول دولت احمدی‌نژاد، از او تقدیر کرد و بدون توجه به انتخابات پیش‌رو و نظر مردم، از او خواست جوری کار کنند که «انگار ۴ سال آینده را هم وقت دارید!»)
۴- از طرفی با همه نقدها به دولت، در نظرسنجی‌ها رأی روحانی از رئیسی و اصولگرایان بیشتر است و اگر «شرایط عادی» بماند، او رقیب جدی ندارد.
اما خواسته‌ی رهبری «انتخاب رئیسی» است!
حالا آیا می‌توان با «ملتهب کردن فضا» بازی را به هم زد؟ آری.
باید آتش فتنه‌ای روشن شود که فقط با «دخالت رهبر» و سپاه خاموش شود و نظام در دوقطبی «احمدی‌نژاد- روحانی» بر سر هر دو آنها بکوبد و هر دو را تضعیف و یا حذف کند. و پس از حذف این «دو قطب فتنه» توسط رهبری و نظام، فضا برای بالا آمدن ابراهیم رئیسی فراهم گردد.
حال وظیفه ایجاد التهاب و روشن کردن آتشی که آن «دوقطبی» را ایجاد کند و پای جناح روحانی را به دعوا بکشاند و در نهایت «مداخله رهبری و سپاه را لازم کند» بر عهده چه کسی باشد؟
کسی که با «نهی رهبری» از نامزدی کناره‌گیری کرد و «اوامر ملوکانه» او را بر چشم خود گذاشت! (حالا لازم است حتی به سلطنت او حمله بکند!)
احمدی‌نژاد غالباً «جوگیر نقش» می‌شود و شاید بدتر از قهر ۱۱ روزه‌اش هم رفتار کند. ولی اگر خوب و طبیعی بازی کند، بعدها تشویق هم می‌شود!
اتاق فکر بیت رهبری البته نمی‌داند طرح «در اجرا» چطور پیاده شود؟ ممکن است مشکلاتی رخ دهد! مثلاً ایفای این نقش به قیمت جان احمدی‌نژاد تمام شود! (همانطور که مردم بازیگر نقش «شمر» را در تعزیه‌ها کتک می‌زنند!) پس اسم این «از خود گذشتگی» احمدی‌نژاد و یارانش را چه باید گذاشت؟ مشائی در روز درختکاری بر شانه احمدی‌نژاد زد و گفت: «شجاعت»! (شجاعت به نفع ولایت!)
به نظرم «اشتباه‌ترین کار» حامیان روحانی ورود به این «دوقطبی مرگبار» است. (در یادداشت قبلی‌ام «رفتار با زخم احمدی‌نژاد» شرح داده‌ام که توجه به این زخم و «ور رفتن» با آن، فقط عفونت را در بدن گسترش خواهد داد.)
اما در تیم دولت هستند کسانی که گل به خودی بزنند! مثل مشاور روحانی که چند روز قبل خواهان «مداخله حکیمانه رهبری در انتخابات» شده بود! مداخله‌ای که قطعاً به زیان روحانی و جناح میانه‌رو و به سود ابراهیم رئیسی خواهد بود.
[بابک‌داد]
۴ فروردین ۹۶ - پاریس

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر