در
پست قبلی تحلیلی متعلق به آقای بابک راد ارائه شد که رفتار احمدی نژاد و
سخنان اخیر او را مورد بررسی قرار داده بودند. اما خود من شخصا با این
تحلیل موافق نیستم! به این دلایل:
1- اگر دستی پشت پرده قصد داشته باشد که جامعه را دو قطبی کرده و همین دو قطبی شدن، بهانه ای برای سرکوب هر دو طرف به حاکمیت (آقای خامنه ای) بدهد، خود حاکمیت نباید یک طرف این قطبین باشد! به طور مشخص به این دلیل که نقض غرض خواهد بود اگر پای رهبری به این مناضعات انتخاباتی باز شود و حرمت ایشان شکسته شود و خیلی بعید است که این امر خواست ایشان یا خواست حامیان ایشان باشد!
2- احمدی نژاد ثابت کرده که هیچ کار منطقی و عاقلانه ای نباید از او انتظار داشت، نامه او به رئیس جمهور آمریکا و ارسال از طریق نگهبان سفارت سوئیس هنوز در خاطره ها هست! مرخصی گرفتنش در روز ثبت نام مشاعی برای انتخابات دور پیش هم که به یاد داریم، منم گفتنهایش که هنوز در یاد میلیونها ایرانی هست! حمایت او از مدرک جعلی کردان! بحث صادرات 20 تن طلا به ترکیه! وجود جزیره ای کوچک در غرب آفریقا به نام انگلیس!... واقعا سوال این است که آیا رهبری ایران حاضر است با چنین شخصی سر قراری بنشیند و صحبتی از روی منطق و استدلال با او داشته باشد؟! آیا اصولا احمدی نژاد به عقل و منطق می آید؟!
3- احمدی نژاد از کار انتخاباتی منع شده است، همچنین خودش رسما و علنا از هر گونه حمایتی از هر کاندیدایی اعلام برائت کرده است... هنوز چند هفته از این ماجراها نگذشته که رسما و علنا با یار غار خود یعنی بقایی به سفرهایی تبلیغاتی رفته و رقابتهای انتخاباتی را شروع کرده است، آیا چنین شخصی قابلیت قرار و مذاکره و تفسیر را دارد؟!
4- در کل در تمام 8 سال زمامداری احمدی نژاد هیچ کار عقلانی و منطقی از او به یاد نداریم، علی رغم تمام ادعاها و شعارها، مشخص شد که او هرگز و هرگز چیزی برای ارائه نداشته است، نقش احمدی نژاد حداکثر می تواند در حد یک تخریب چی به عنوان منتقد روحانی تفسیر کرد، چنگ اندازی ها و جیغ و داد احتمالی اش بر علیه شخص رهبر، از روی یک استراتژی هدف دار، بلکه همان فریادهای بی اساس همیشگی اش است، احمدی نژاد شخصیتی به شدت شهرت طلب دارد و برای کسب این شهرت، حاضر به انجام هر فعلی درست و نادرستی است، آیا می توان چنین شخصیتی را جدی گرفت؟
5- کل رای احمدی نژاد و تیمش در بهترین حالت 20درصد جامعه رای دهنده ایرانی است که آن هم عموما از گروه روستاییان و حاشیه نشینان با سطح تحصیلات محدود بوده هیچ گونه نقش سیاسی و مرجع قابل توجه در سطح جامعه ندارند، گروه های مرجع تاثیر گذار مثل دانشجویان، هنرمندان، فرهیختگان، ورزشکاران، قشر تحصیلکرده شهری، ... تقریبا به تمامی از احمدی نژاد رو برگردانده وحتی از او کینه و نفرت به دل دارند. آیا احمدی نژادی که نتواند حمایت هیچ گروه مطرحی را پشت سر خود داشته باشد، از نظر حاکمیت و شخص رهبر میتواند خطرناک محسوب شود؟ به طور قطع خیر، از همین جا حد آزادی های این کبریت بی خطر برای نظام مشخص می شود! او آزاد است که تا هر جا و هر اندازه که می خواهد سر خود را به در و دیوار بکوبد و جیغ بزند، حتی آزاد است که از سپاه و یا خود رهبری انتقاد کند! چه کسی او را جدی میگیرد؟! همینقدر که در میانه حرفهایش کمی هم دولت را نوازش داده و دشنامهایش دولتیان را هم مستفیض کند، برای نظام کافی است، بعید است که کاربر این مموتی لجام گسیخته و افسار پاره کرده چیزی بیش از این باشد! هیچ توطئه و هیچ همکاری و هیچ استراتژی هم در کار نیست، خیالمان از این موجود حقیر راحت!
امیر عطایی
5 فروردین 96
1- اگر دستی پشت پرده قصد داشته باشد که جامعه را دو قطبی کرده و همین دو قطبی شدن، بهانه ای برای سرکوب هر دو طرف به حاکمیت (آقای خامنه ای) بدهد، خود حاکمیت نباید یک طرف این قطبین باشد! به طور مشخص به این دلیل که نقض غرض خواهد بود اگر پای رهبری به این مناضعات انتخاباتی باز شود و حرمت ایشان شکسته شود و خیلی بعید است که این امر خواست ایشان یا خواست حامیان ایشان باشد!
2- احمدی نژاد ثابت کرده که هیچ کار منطقی و عاقلانه ای نباید از او انتظار داشت، نامه او به رئیس جمهور آمریکا و ارسال از طریق نگهبان سفارت سوئیس هنوز در خاطره ها هست! مرخصی گرفتنش در روز ثبت نام مشاعی برای انتخابات دور پیش هم که به یاد داریم، منم گفتنهایش که هنوز در یاد میلیونها ایرانی هست! حمایت او از مدرک جعلی کردان! بحث صادرات 20 تن طلا به ترکیه! وجود جزیره ای کوچک در غرب آفریقا به نام انگلیس!... واقعا سوال این است که آیا رهبری ایران حاضر است با چنین شخصی سر قراری بنشیند و صحبتی از روی منطق و استدلال با او داشته باشد؟! آیا اصولا احمدی نژاد به عقل و منطق می آید؟!
3- احمدی نژاد از کار انتخاباتی منع شده است، همچنین خودش رسما و علنا از هر گونه حمایتی از هر کاندیدایی اعلام برائت کرده است... هنوز چند هفته از این ماجراها نگذشته که رسما و علنا با یار غار خود یعنی بقایی به سفرهایی تبلیغاتی رفته و رقابتهای انتخاباتی را شروع کرده است، آیا چنین شخصی قابلیت قرار و مذاکره و تفسیر را دارد؟!
4- در کل در تمام 8 سال زمامداری احمدی نژاد هیچ کار عقلانی و منطقی از او به یاد نداریم، علی رغم تمام ادعاها و شعارها، مشخص شد که او هرگز و هرگز چیزی برای ارائه نداشته است، نقش احمدی نژاد حداکثر می تواند در حد یک تخریب چی به عنوان منتقد روحانی تفسیر کرد، چنگ اندازی ها و جیغ و داد احتمالی اش بر علیه شخص رهبر، از روی یک استراتژی هدف دار، بلکه همان فریادهای بی اساس همیشگی اش است، احمدی نژاد شخصیتی به شدت شهرت طلب دارد و برای کسب این شهرت، حاضر به انجام هر فعلی درست و نادرستی است، آیا می توان چنین شخصیتی را جدی گرفت؟
5- کل رای احمدی نژاد و تیمش در بهترین حالت 20درصد جامعه رای دهنده ایرانی است که آن هم عموما از گروه روستاییان و حاشیه نشینان با سطح تحصیلات محدود بوده هیچ گونه نقش سیاسی و مرجع قابل توجه در سطح جامعه ندارند، گروه های مرجع تاثیر گذار مثل دانشجویان، هنرمندان، فرهیختگان، ورزشکاران، قشر تحصیلکرده شهری، ... تقریبا به تمامی از احمدی نژاد رو برگردانده وحتی از او کینه و نفرت به دل دارند. آیا احمدی نژادی که نتواند حمایت هیچ گروه مطرحی را پشت سر خود داشته باشد، از نظر حاکمیت و شخص رهبر میتواند خطرناک محسوب شود؟ به طور قطع خیر، از همین جا حد آزادی های این کبریت بی خطر برای نظام مشخص می شود! او آزاد است که تا هر جا و هر اندازه که می خواهد سر خود را به در و دیوار بکوبد و جیغ بزند، حتی آزاد است که از سپاه و یا خود رهبری انتقاد کند! چه کسی او را جدی میگیرد؟! همینقدر که در میانه حرفهایش کمی هم دولت را نوازش داده و دشنامهایش دولتیان را هم مستفیض کند، برای نظام کافی است، بعید است که کاربر این مموتی لجام گسیخته و افسار پاره کرده چیزی بیش از این باشد! هیچ توطئه و هیچ همکاری و هیچ استراتژی هم در کار نیست، خیالمان از این موجود حقیر راحت!
امیر عطایی
5 فروردین 96
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر