۱۳۹۵ بهمن ۲۳, شنبه

مشخصه های بارز امام...

ذکر دو خواطره به نقل از آقای هاشمی:
برای من اطمینان بخش نبود!
درباره سابقه آشنایی با آیت‌الله خامنه‌ای پیش از انقلاب به نقل از کتاب هاشمی رفسنجانی دوران مبارزه‌:
"سفری هم با اعضای دو خانواده به یکی از ییلاق‌های دیگر مشهد کردیم؛ در آنجا زنبوری یکی از اعضای خانواده را گزید و آقای خامنه‌ای، که قبلا اظهار کرده بودند از یکی از اهل دل مشهد دمی و اجازه‌ای برای تسکین درد این گونه گزیدگی‌ها دارند، وردی خواندند و گویا موثر هم شد، گرچه برای من اطمینان‌بخش نبود...!"
به امام گفتم مرا محاکمه و اعدام کنید!
درباره تلاش‌ها در تیرماه ۶۷ برای پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ‌:
"در جلسه سران قوا با دیگران که مشورت می‌کردیم، به این نتیجه رسیدیم که باید قطعنامه (۵۹۸) را بپذیریم. برای همین موضوع خدمت امام رسیدیم و بحث کردیم. وضع را گفتیم و نامه آقای (محسن) رضایی (فرمانده سپاه) و نامه دولت و مسائل دیگر مطرح شد. اصل مسئله پذیرفته شد که قطعنامه را بپذیریم. بحث این‌گونه ادامه یافت که چگونه اعلام کنیم. امام گفتند: ما بارها گفتیم که اگر جنگ بیست سال طول بکشد، می‌ایستیم و تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خون می‌جنگیم. این حرف‌های ما در گوش مردم هست. نمی‌خواهیم مردم به ما بی‌اعتماد شوند. وقتی بحث به اینجا رسید، من گفتم: اگر مسئله این است، من الان از طرف شما اختیار دارم و به‌جای شما اداره می‌کنم. اگر اجازه بدهید، من اعلام پذیرش می‌کنم که طبعاً معتبر است. وقتی کار پیش رفت و عملی شد، شما مرا محاکمه کنید و اعدام کنید، منتها بگذارید اول کار انجام شود تا مسئولیت آن به گردن من بیفتد و کسانی که ناراضی می‌شوند، مرا مسئول این کار بدانند… واقعا بعد از پذیرش آتش بس احساس آرامش می‌کردم"
و نقل خاطره سوم از آقای هاشمی که به قول خودشان ، سندش هم خودشان بودند! به رهبری رسیدن آقای خامنه ای ختم شد!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر