اقتدار بی اقتدار...

عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور ایران در واکنش به اعتراضات اخیر در شهرهای مختلف گفت "مدارای ما به این دلیل است که به اقتدار خود اطمینان داریم."

پس از لحظه ای که شروع کردید به بگیر و ببند و کشت و کشتار و کهریزکی کردن، اعتراف می کنید که اقتدار، بی اقتدار! 

 

مصباح یزدی در این مملکت چیکاره است با این بودجه میلیاردی؟!

روزنامه شرق گزارش داره که بودجه موسسه تحت نظر مصباح یزدی سال93 بوده 11.5میلیارد تومان تا سال96 دو برابر شده 23میلیارد تومان،سال97 هم به امید حق میشه 28 میلیارد تومان! واقعاً آقای روحانی چه پاسخی دارد در خصوص این بودجه بی نظیر؟!

جمع منفورترینهای ایران در یک روز چه خوب جمع شده است!

در یوم الله 9 دی امسال، همه آمده بودند، از ناقضان حقوق بشر، تا قصابان دهه 60، اعضای هیئت مرگ، آباد کننده های گورستانهای کشور، مفسدان و رانت خوران و عمامه داران و بی سوادان و منفوران این مملکت...

اما مردم در شب همان روز یوم الله، چه خوب پاسخشان را دادند! در روز جشن پیروزی مردم، این دریوزگان کجا را دارند که فرار کنند؟ مردم با آنها چه خواهند کرد؟!

 

پیش بینی دقیق ترامپ...

رئیس جمهوری آمریکا در آخرین روزهای شهریور امسال در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مورد حکومت جمهوری اسلامی و نقش مردم ایران در آینده این کشور گفته بود: «روزی فرا خواهد رسید که مردم ایران بتوانند بین ادامه راه فعلی و بازگشت به مسیر رشد و تعالی انتخاب کنند.»

چقدر زود پیش بینی ترامپ به حقیقت رسید، به نظر می رسد ترامپ هم شناخت بهتر و کاملتری نسبت به جامعه ایران دارد و هم احتمالاً اطلاعات تکمیلی بهتری دارد، نسبت به شخص رهبری ایران، که به اندازه سالهای سال از متن جامعه ایران بی خبر است و اصلا ظاهراً در یک کره دیگر زندگی می کند!

 

همزمان با سومین روز اعتراض های سراسری در ایران، شهبانو فرح پهلوی، ملکه سابق و همسر آخرین شاه ایران در پیامی ضمن انتقاد از جمهوری اسلامی ایران، "گفت که نور بر تاریکی پیروز خواهد شد."

چقدر زود یک ملت پی به اشتباه خود برده است. انگار همین دیروز بود... دیو چو بیرون رود فرشته در آید! یا انقلاب ما انفجار نور بود یا ...

امروز مردم ایران دریافتند که کسی که بیرون کردند، خود جلوه نور واقعی بود، و او را صدا می زنند...

 

روشهای سرکوب در نظام مقدس جمهوری اسلامی...

اسماعیل کوثری، جانشین فرمانده قرارگاه ثارالله سپاه، از حضور بسیج برای سرکوب معترضین خبر داد!

ظاهراً کلیت نظام فرمول دیگری برای برخورد با صدای معترضین بلد نیست!

مشت آهنین و سرکوب با تمام قدرت!

 

پایان کار نزدیک است؟

درست در روز یوم الله! روز جمهوری اسلامی! روزی که فتنه سبر تصور می شد که تمام شد!!! تظاهرات مردمی در بیش از ۱۰ شهر ایران بجز تهران، از جمله شهرکرد، قم، کرمانشاه، اهواز، قزوین، آمل، ایذه، زنجان، ابهر و رشت برگزار شد و در مواردی به درگیری با پلیس و کشته و زخمی شدن تعدادی از معترضین ختم شد.
بدون تردید، مقامات ارشد جمهوری اسلامی راهکاری جز سرکوب نیاموخته اند، آیا خواهند توانست با سیاست مشت آهنین، معترضین را به خانه بازگردانند؟ یا این بار این ملاها و سرداران سپاه هستند که باید به خانه و مساجد بازگردند؟!

الان چه چیزی را می توانند مجانی کنند؟!

اگر در وسط راهپیمایی اعتراضی مردم، یکی بلند بشه و بگه: " آب را مجانی می کنیم، اتوبوس را مجانی می کنیم، خانه نخرید، همه را خانه دار می کنیم!" احتمالاً ملت چنان بلایی سرش می آورند که سخنرانی یادش بره، بعد هم خیلی راحت به ادامه تظاهرات خودشون بر میگردند...

شرمگاهشان کجاست؟!

سخنانی که بعضی مقامات سیاسی و مذهبی در خصوص اعتراضات مردم بر زبان می آورند، ثابت می کند که تنها عضو شرمگاه بعضی ها، "مغزشان" است!

خبر خوب، خبر بد!

خوبیش اینه که سپاه و بسیج به خیابان نیامده اند،
بدیش اینه که سپاه و بسیج "هنوز" به خیابان نیامده اند!

نماز خیزش ایران...

عکس ندا مظهر اعتراضات 88 بود. امروز هم، این شیر دختر با روسری سفیدش، پرچم صلح ساخته، او نماد اعتراضات 96 است...

اخطار یک افسر نرم!

فضای این روزها و ساعتها به شدت ملتهب است، مردم عصبی و ناراحت و خشمگین هستند و هر گونه برخورد قهرآمیز با مردم می تواند عواقب کنترل نشده و فاجعه آمیزی داشته باشد، در این میان، کامنتها و پستها و توییتهای بعضی افسران نرم قابل توجه است!

افاضات وزیر کشور

عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور: "اگر معترضان قصد تجمع دارند باید درخواست مجوز بدهند تا درخواستشان در وزارت کشور و استانداری‌ها بررسی شود."

و احتمالاً صحبتهای وزیر کشور اینطور ادامه پیدا می کند:

...مردم باید از ما اجازه بگیرند برای اعتراضات و البته ما هم اجازه نمی دهیم چون صلاح نمی دانیم و ما صلاح مردم را بهتر از خودشان تشخیص می دهیم و مردم اگر به چیزی اعتراض دارند اول باید از ما اجازه بگیرند که اصلا اعتراض داشته باشند یا خیر! آنهایی که می گویند قانون اساسی حق اعتراض را به رسمیت شناخته خیلی بی خود کرده اند و قانون اساسی هم برای خودش گفته و ما خودمان مجلس شورای اسلامی داریم که بهترین قوانین را حتی بهتر از قانون اساسی می نویسند و لذا هر کس که خواست اعتراض کند بیاید پیش ما تا یک اعتراضی نشانش دهیم تا دیگر هوس اعتراض به سرش نزند!

خواب رشد اقتصادی فقط یک رویا باقی خواهد ماند!

به این ویدیو دقت کنید، مسقط، عمان، شعبه بانک صادرات ایران، مردمی که در این شعبه حساب داشتند، با شنیدن اخبار داخل ایران، از ترس تغییر حکومت، به بانک هجوم آورده اند برای خارج کردن وجوه خود از بانک!

کشوری که تا این اندازه روی مرز سقوط قرار داشته و هر کسی در هر جای دنیا آمادگی شنیدن خبر تغییر حکومت ایران را دارد، آیا می تواند سرمایه خارجی جذب کند؟ ایا بانکهای دنیا با چنین حکومت روی مرز سقوطی کار می کنند؟ در نبود سرمایه خارجی و در غیاب بانکهای معتبر، آیا میتوان حتی خواب رشد اقتصادی و تولید ثروت را دید؟ ... واقعاً چاره اساسی در چیست؟

ریشه مشکلات مشخص شد: "اینترنت"!

محمود اراکی، عضو مجلس خبرگان ایران، در تجمع حامیان حکومت در مصلی تهران گفت "دشمن" می‌خواهد به واسطه مشکلات اقتصادی و از طریق اینترنت "فتنه" دیگری ایجاد کند!

واقعاً این آقای سخنران که عضو مجلس خبرگان است و باید بر عملکرد رهبری هم مثلا نظارت کند، اصلا حالش خوب است؟ به چی فکر می کند؟ وقتی طبق گفته ایشان "دشمن" با اینترنت قصد "فتنه" دارد، اصلاً می توان امیدی به آینده داشت؟ مملکتی که چنین مغزهایی در آن دارای پست و مقام و منصب باشند، آیا عجیب است که به چنین فقر و فساد و نکبتی گرفتار شده باشند؟!

 

کشف مشکلات توسط مجلس و دولت!

آقای جعفری زاده نماینده مجلس ایران انتساب تظاهرات اخیر در ایران به سلطنت‌طلبان و گروه مجاهدین خلق را اشتباه خوانده و گفته است پیام تجمعات مردم از جانب مجلس و دولت دریافت شده است. اما چند سوال از ایشان:

1- شما که پیام مردم را مبنی بر فقر و نکبت و فشار اقتصادی دریافت کرده اید، چرا به حقوق 6 میلیونی خود معترض بودید؟ آیا نباید نمایندگان ملت هم در حد مردم عادی زندگی کنند؟

2- به طور کلی مجلس و دولت چون نیاز به رای مردم دارند و برای کسب این رای، ناچار به شنیدن نظر مردم هستند، نظر و خواست ملت را مطلع هستند، مشکل نهادهای فرا ملتی و انتصابی است مانند رهبری که از حال مردم یا بی خبرند، یا اصولا حال و روز ملت برایشان اهمیتی ندارد، برای اطلاع این بزرگان شما چه کرده اید؟

3- حتی اگر صورت مسئله توسط مجلس و دولت درک و فهم شده باشد، برای حل آن چه کرده اید یا چه می توانید بکنید؟!

 

نفوذ کلام چه کسی بیش از بقیه است؟

تا اینجا محبوبیت و نفوذ کلام مخالفان حکومت مشخص شد، تا جایی که حتی یک مجری طنز پرداز سابق صدا و سیما قادر است جماعتی را بر علیه مکانهای مذهبی بسیج کند و یک درخواست ساده تجمع در شهرهای مختلف بلوا ایجاد کند. حال ببینیم میزان نفوذ کلام آقا تا چه حد است! فردا 9 دی، روز حکومت جمهوری اسلامی است، حامیان حکومت به پیش...

چه کسانی حق تجمع دارند؟

احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد و پدرزن آقای رئیسی، امروز گفته است که "تجمع‌های قانونی" حق مردم است اما تجمع پنجشنبه مشهد "اشکالش این بود که عده‌ای دعوت مرجعی ناشناس را پذیرفتند و تجمع کردند که نباید اینگونه باشد."

گفته آقای علم الهدی به این معناست که تجمع حق مردم است تا زمانی که مردم به نفع خواسته های ما شعار دهند و اگر عده ای خاص وارد تجمع شوند، دیگر تجمع حق مردم نخواهد بود!

 

کریه ترین چهره های نظام مقدس جمهوری اسلامی، چه کسانی هستند؟!

به این اسامی دقت کنید:

علم الهدی، یزدی، مصباح، جنتی، محمد رضا خاتمی، حسین شریعتمداری، رسایی، رئیسی، صادق لاریجانی، عزیز جعفری، ... و در راس همه آنها آیت الله خامنه ای!

همه این اسامی از منفورترین و کریه ترین چهره های حال حاضر این کشور هستند و تقریباً همگی در بالاترین سمتهای حکومتی!

حکومتی که سران آن زشت ترین و منفورتین ها باشند، چقدر پابرجا خواهد بود؟ در صورت به پیروزی رسیدن اعتراضات و انقلاب مردم، سرونوشت این چهره ها چه خواهد بود؟!

 

ملت گدایی می کند، آقا خدایی می کند!

"ملت گدایی می کند، آقا خدایی می کند"

شعار تظاهر کنندگان امروز کرمانشاه، شعارها لحظه به لحظه تندتر و احساسی تر و نوک تیز شعارها شخص آقای خامنه ای را هدف قرار گرفته است. آیا این بار حاکمیت قادر به جمع کردن این تظاهرات از کف خیابان خواهد بود؟!

 

جشن 9 دی 96 بر علیه حکومت ولایت فقیه!

فردا سالگرد روز 9 دی، روز حماسه حکومت است! فردا قرار است جشن 9 دی برقرار شود و از قضا، هر گونه تجمع و گردهمایی می تواند شدیدا و قویا بر علیه خود حکومت بدل شود. آیا حاکمیت قادر است یک تجمع ساده بدون حضور فتنه گران 88 تشکیل دهد؟! شعار تجمع کنندگان روز 9 دی 96 چه خواهد بود؟ مرگ بر فتنه گر؟ یا مرگ بر دیکتاتور؟!

درود بر خامنه ای!

آقای خامنه ای در سخنرانی 7 دی 96: "البته دستگاه قضائی ما بدون ایراد نیست، من از اشکالاتی که در قوه‌ی قضائیه و مجریه است، بی‌اطلاع نیستم، اطلاع من شاید بیش از خیلی‌های دیگر است، لکن نقاط مثبت را هم می‌بینم."

... در ادامه: و البته من فقط بر نقاط مثبت تاکید می کنم و همه حق دارند و اجازه دارند که از نقاط مثبت بگویند و کسی حق ندارد که از نقاط منفی بگوید و من خودم از همه بیشتر مطالبه گرم و کسی هم حق ندارد که از من در خصوص موارد منفی سوال کند! اصلا چه معنی دارد که در مورد نکات منفی صحبت کنیم؟ چه فایده ای دارد؟ ما باید فقط روی مثبتها صحبت کنیم و اگر نکته مثبتی هم نبود، خودمان از خودمان نکته مثبت می سازیم! در ضمن اینقدر به قوه قضاییه گیر ندهید و بروید هر چه خواستید از دولت انتقاد کنید!...

حاضرین: درود بر امام خامنه ای!!!

 

عوامل انقلاب

انقلاب 57 در رشته ای از اتفاقات و حوادث پی در پی روی داد که در غیاب هر کدام از این رویدادها شاید انقلاب، انقلاب نمی شد! وجود معترض کاریزمایی مثل خمینی، نارضایی عمومی ملت از دیکتاتوری سیاسی، حضور دموکراتی مثل کارتر در آمریکا، بیماری منجر به فوت شخص شاه، ... هیچکدام به تنهایی موجب پیروزی انقلاب نبوده، اما همه این عوامل در کنار هم ایجاد کننده یکی از بزرگترین انقلابهای معاصر بوده است.

در حال حاضر سلسله عواملی دیده می شود که در کنار هم می توانند موجب دگرگونی اساسی در نظام سیاسی ایران باشند:

1- فقر و تبعیض و بیکاری و تورم (عوامل اقتصادی)

2- زلزله های پی در پی در سراسر کشور و عدم توانایی دولت در رسیدگی به موقع و احیاناً بروز یک زلزله در شهر تهران در آینده نزدیک

3- به قدرت رسیدن شخص تند رو و به شدت عملگرا و با نگرش شدید ضد ایرانی در آمریکا، "ترامپ"

4- پیش بینی خروج از برجام و بازگشت تحریمهای کمر شکن توسط ریس جمهور آمریکا

5-ورشکستگی نهادهای مالی و پولی مثل موسسات مالی و بانکی و همچنین صندوقهای بازنشستگی و در راس آنها بیمه تامین اجتماعی

6- بودجه نهادهای مذهبی و نظامی و پخش و اطلاع رسانی این موضوع توسط رسانه های اجتماعی و برانگیختگی شدید افکار عمومی در این خصوص

...

هیچگدام از عوامل فوق به تنهایی قادر به یک تحول اساسی در یک کشور نیست، اما کشوری که همه را یکجا در خود تجربه کند، به احتمال زیاد انقلاب بزرگی را نیز تجربه خواهد کرد!

 

رفتار آرام مردم با بسیج ادامه خواهد داشت؟ شاید خیر!

حوصله کنید و این فیلم را ببینید!

عکس العملی ساده از طرف مردمی که قصد داشتند کمی و فقط کمی شاد باشند، نسبت به بسیجی این روزها...

روند تغییرات به سمتی می رود که معلوم نیست رفتار مردم با این بسیجی ها همچنان همینطور ساده و آرام باشد، ...

روانشناسی شخص رهبری...

‍آیت‌الله خامنه‌ای درست می‌گوید که «نمی‌شود که انسان یک دهه همه‌کاره‌ی کشور باشد، بعد یک دهه‌ی بعدی تبدیل بشود به مخالف‌خوان کشور». اما مشکل این است که این منطق فقط به «یک دهه» منحصر نیست و شامل «سه دهه» همه کاره‌ی کشور بودن هم می‌شود.

واقعیت این است که سه دهه‌ای است که آیت‌الله خامنه‌ای حاکم مطلق‌العنان و همه کاره‌ی کشور شده است. آقای خامنه‌ای ناخودآگاه به این موقعیت واقف است، واقف است که خود او می‌تواند مشمول عتاب و خطاب خودش باشد.

آگاهی نهفته‌ی آیت‌الله خامنه‌ای را می‌توان در لغزش فرویدی او ردیابی کرد. لغزش فرویدی در مفهوم گسترده‌ی آن اشاره به آن نوع اشتباهات گفتاری دارد که افکار و احساساتی را که فرد تمایلی به ابراز آن ندارد، آشکار می سازد. آیت‌الله خامنه‌ای می‌داند که خودش «مسوولِ» اول هر نابسامانی بوده که به خاطر نحوه‌ی اداره‌ی کشور حاصل شده است.

در سخنرانی اخیر، آقای خامنه‌ای تا می‌آید از تعبیر بنده‌ای که «مسوولِ» ... استفاده کند متوجه می‌شود که این تعبیر اول از همه گریبان سه دهه مسوولیت خودش را می‌گیرد. برای همین بلافاصله کلمه‌ی «مسوول» را می‌خورد و به جای تعبیر «مسوول» از تعبیر بنده‌ای که امکانات در اختیارم است استفاده می‌کند.

ناخودآگاه یادش می‌آید که در همه‌ی این سه دهه تلاش کرده خودش را از «مسوولیت» (و دنباله‌ی منطقی آن، یعنی «پاسخگویی») مبرا کند و در نقش «مطالبه‌گر» و «مدعی» ظاهر شود. اگر او بالاترین اختیارات (و امکانات) را در اختیار نداشت، اختیار کردن این موضع از او پذیرفته بود، اما چه می‌شود کرد که خود او بیشترین اختیارات و کمترین مسوولیت (یا همان پاسخگویی)‌ را داشته و دارد.

شاید به همین دلیل آیت‌الله خامنه‌ای همواره سعی کرده است به سوی سنگر «مطالبه‌گری» بگریزد و از زیر بار مسوولیت‌‌هایش شانه خالی کند. اما این لغزش فرویدی می‌تواند نشان دهد که خودش هم در پس و پشت ذهنش می‌داند که چه کسی چه بر سر کشور آورده است.

(حسین قاضیان)

 

 

کشور در اختیار کیست؟!

با بررسی آمارهای آموزش عالی و مقایسه آن با آمارهای اشتغال، تنها به یک نتیجه می رسیم. نظام آموزش عالی در ایران بر خلاف تمام جهان، هیچ ارتباطی به بازار کار و طبعا فرایند توسعه نداشته و ندارد. اما چرا؟

نگاهی به سخنرانی آقای یزدی که در روزنامه دنیای اقتصاد روز دوشنبه 4 دی 96 منتشر شد بیاندازیم:

"آینده برای شماست، حکومت برای شماست، شورای نگهبان و قوه قضاییه در اختیار شماست، ...، حکومت باید به شما کمک کند، ...، شما باید با نمایندگان مجلس و وزرا رفت و آمد کنید، ..."!

به طور خلاصه و علنی و شفاف، مالک و صاحب کشور روحانیون هستند! کشوری که توسط روحانیون دانشگاه نرفته و جاهل به علم روز و غافل از پیش نیازهای توسعه هدایت می شود، روحانیونی که اولویت اولشان نه توسعه و نه تولید ثروت و رفاه، که حفظ حکومتشان است، آیا می توان انتظار رشد همه جانبه داشت؟! آیا با ادامه روند فعلی، می توان انتظار توسعه داشت؟

به واقع سخنرانی و گفته های آقای یزدی همه چیز را خیلی خوب تبعیین و روشن کرده است... 

 

پاشنه آشیل نظام مقدس چیست؟

سرنوشت دانشگاه‌های ایران و سیستم آموز عالی را می توان با تقدیر ایران‌خودرو مقایسه کرد. هر دو ورشکسته ولی از سرناچاری فعال‌؛ یکی در مقیاس انبوه اتومبیل پرهزینه و کم‌فایده می‌سازد و دیگری در تیراژ انبوه و پرهزینه کارشناس و متخصص تحویل جامعه‌ای می‌دهد که به شدت از بحران مازاد کارشناس رنج می‌برد.

آموزش عالی شده است افتخار نظام اسلامی که با استناد به آمار توسعه انسانی، خود را در ردیف کشورهای توسعه یافته بداند. اما نیروی انسانی نخبه ای که خیلی زود بر از فارغ التحصیلی از کشور خارج شده و فارغ التحصیلان میان مایه ای که بیکار در سطح جامعه رها شده اند، نه تنها مایه افتخار نیست، که به عکس، به یکی از مطالبات مردم و جوانان از حکومت بدل شده است...

به نظر می رسد همین جوانان بیکار و درمانده از ساختن زندگی و ازدواج و عموماً فقیر و وابسته به خانواده های خود و همچنین به شدت مطالبه گر و البته عصبی و پرخاشگر و افسرده، به پاشنه آشیل نظام جمهوری اسلامی بدل شده اند.

نظام ولایی چه برنامه ای برای این نسل سوخته دارد؟ ... تغریباً هیچ!

 

او تنها بود، اما در آینده تنها نخواهد ماند...

چون تنها بود، گرفتندش!

تصور کنید که تنها نبود، تصور کنید که هزاران زن و مرد هم از او حمایت می کردند، تصور کنید که دروغ را از خود دور کنیم و بشویم خود واقعیمان، همانی که در جمع خصوصی و خانوادگی و دوستانه هستیم، ... حکومت چه می تواند بکند؟

درود بر این دختر گرامی

 

آیا مشهد الگویی برای کل کشور خواهد شد؟

یک روز بعد از تجمع مردم در شهر مشهد، مقام های قضایی این شهر از بازداشت بیش از ۵۰ نفر خبر دادند.

مقام های امنیتی و پلیس در استان خراسان اعلام کردند عده‌ای از تجمع کنندگان را به اتهام «تعرض به اموال عمومی و تخریب آنها» بازداشت کردند. این درحالی است که فیلم های منتشر شده نشان می دهد، تجمع مردم آرام بوده اما این پلیس بود که به مردم حمله کرد!

در قانون اساسی ایران هر گونه تجمع به شرط آنکه بدون حمل سلاح باشد و مخالف با اسلام نباشد، آزاد است. اما نظام مقدس اسلامی تقریباً هر گونه تجمع اعتراضی را به شدت سرکوب کرده است.

آیا با توجه به موج موسسات مالی و صندوقهای بازنشستگی ورشکست شده و گرانی و تورم کمر شکن و بیکاری و فقر روز افزون، باید منتظر تجمعات اعتراضی و تظاهرات سراسری دیگری در سایر شهرهای ایران باشیم؟ آیا حکومت می تواند ادعا کند که دل مردم با نظام است؟!

آقای خامنه ای چه زمانی صدای اعتراضات مردم ایران را خواهد شنید؟!

 

دشمن کیست؟ اپوزوسیون کجاست؟1

ادامه عضویت و حضور در یک نهاد عالی نظام برای کسی که چون «دشمن» و "اپوزوسیون" رفتار می‌کند، تناقض و دوگانگی است که فقط شخص آقای خامنه ای باید پاسخگوی آن باشد!

قربانی آقای خامنه ای چه کسی خواهد بود؟!

آقای خامنه ای امروز چیزی را می گوید که خود با عصبانیت گوینده همین حرفها را به "خواص بی بصیرت" بودن متهم میکرد و در حصرشان کرد! پس هر گونه تعرض به احمدی نژاد، دلیل قاطع و بی بحث مبنی بر بی بصیرتی شخص رهبر خواهد بود و ایشان با منصوب کردن احمدی نژاد در مجمع تشخیص مصلحت، سعی در مدیریت این یار دیرینه خود داشته است. لذا بازداشت و دادگاهی احمدی نژاد امری بسیار بعید به نظر می رسد. اما روند امور در حال تغییر بسیار سریع است...

کمی به عقب برگردیم، شاه صدای انقلاب مردم را شنید و به دنبال قربانی میگشت و به همین دلیل هویدا را دستگیر کرد و سعی داشت تمام آنچه انقلابیون در خصوصش می گفتند، به گردن هویدا بیاندازد... شاه سعی کرد هویدا را قربانی کند!

آیا آقای خامنه ای به این نتیجه رسیده که نیاز به قربانی دارد؟ آیا آن قربانی، همان کسی است که نظرش به نظر ایشان نزدیک بود؟!

آیا صدای انقلاب مردم ایران شنیده خواهد شد؟

اسلام رو پله کردین / ملت رو ذله کردین

ما اشتباه کردیم / که انقلاب کردیم

کشور که شاه نداره / حساب کتاب نداره

...

اینها قسمتی از شعارهای چند روز گذشته معترضین در تجمعات اعتراضی در شهرهای مختلف بود. قدیمی تر به خوبی ماجرای انقلاب را به خوبی به یاد دارند که از چند ماه قبل از سقوط حکومت پهلوی، همین گونه اعتراضات و شعارهای پراکنده در شهرهای مختلف تشکیل می شد و در تلویزیون همه آنها را "آشوب گر" می نامید. شاه صدای مردم را خیلی دیر شنید، آیا رهبر ایران صدای مردم را به موقع خواهد شنید؟!

 

طنز احمدی نژادی...

شخصاً احمدی نژاد را قابل به اعتنا و تحلیل و بحث نمی دانم، اما از حق نگذریم، خیلی از انتقادات او به سیستمی که خود محصول و بیرون آمده از همان سیستم است، می تواند جالب و موضوع لبخند و طنز قرار گیرد! واقعاً کسی هست که به این جمله احمدی نژاد ایراد بگیرد:

"هر کسی در هر مقام و منصبی که باشد، اگر ملت او را نخواهد، او غاصب است... هر اقدامی انجام دهد، تخلف است. هر تصرفی در بیت‌المال انجام دهد، بعدا باید پاسخگو باشد..."

 

آنچه همه خوبان یکجا دارند...

تعبیرات آقای خامنه ای در خصوص احمدی نژاد:

همه امکانات مملکت دراختیارشان بود -تقوا ندارند -سیاه نمایی میکنند -تهمت میزنند ولجن پراکنی میکنند -دروغهای شاخدار میگویند -انصاف ندارند - نقش اپوزیسیون میگیرند -باید پاسخگو باشند -بچه!

حتی یکی از این تعبیرات در سال 88 از طرف هر کدام از مقامات حکومتی، منجر می شد به پسوند "خواص بی بصیرت!" الان خود جنابشان همه چیز را یکجا نثار مموتی کرده...

 

 

آقای خامنه ای در حالی روز گذشته شدیدترین انتقادهای خود را خطاب به احمدی نژاد فرمودند که هنوز احمدی نژاد شخص منصوب ایشان در مجمع تشخیص مصلحت نظام استپ! نظامی که احمدی نژاد مصالحش را تشخیص دهد، آیا منصوب کننده اش را نمی توان جزء "خواص بی بصیرت" نامیدش!

خواص بی بصیرت!

آقای خامنه ای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی که اکنون به تندی آقای احمدی نژاد را به «کودکی که با سنگ شیشه‌ها را می‌شکند»، تشبیه کرده است همواره از دولت او در مقابل منتقدان حمایت تمام قد و بی نظیر کرده بود. و درست همین آقای خامنه ای، مخالفان احمدی نژاد را به بی بصیرتی متهم میکرد!

آیا باید یک دهه بگذرد که خود رهبر ایران به بصیرت کلازمه برسد؟!

آیا باید یک دهه بگذرد که خود رهبر ایران به بصیرت لازمه برسد؟! خامنه ای را می زدند و همین روزها را پیش بینی می کردند، اکنون خود در حصر هستند!

 

حکومت اپوزوسیون ساز!

آقای خامنه ای روز چهارشنبه 6 دی 96 بدون نام بردن از احمدی‌نژاد گفت: «کسانی که دیروز همه امکانات کشور در اختیار آنها بود و کسانی که امروز همه امکانات مدیریتی کشور را در اختیار دارند، حق ندارند نقش اپوزیسیون بازی کنند و علیه کشور سخن بگویند بلکه باید پاسخگو باشند.»!

1- آقای خامنه ای خود ثابت کرده که می شود بیش از 3 دهه همه کاره یک کشور بود و به هیچ کس هم پاسخگو نبود!

2- آقای خامنه ای بیش از 3 دهه همه امکانات کشور را در اختیار داشته، اما الان خود در نقض منتقد اقتصادی، سیاسی، قضایی، ... قرار دارد!

3- در نظام مقدس جمهوری اسلامی تحت ولایت آقای خامنه ای، هر رئیس جمهوری بعد از دوره ریاستش، بدل به اپوزوسیون شده، اشکال از رهبری است یا دولت یا حکومت که اینطور اپوزوسیون ساز است؟!

 

جلالی

دو روز بعد از نمایش فیلم اعترافات احمدرضا جلالی پزشک زندانی در ایران که به جاسوسی و ارتباط با قتل دانشمندان هسته ای متهم شده، آقای جلالی در یک فایل صوتی جدید از زندان اعلام کرده این اعترافات تحت فشار از او گرفته شده است!

در حالی حکم اعدام این پزشک ایرانی در دادگاه تایید شده که مشخص نیست ایشان اصولا چه اطلاعاتی را به سرویس اطلاعات اسراییل داده؟ اصلا او که رشته تخصصی اش با دانشمندان هسته ای متفاوت بوده، اصلا دسترسی به چه اطلاعاتی داشته؟ آیا در این زمینه شخص یا اشخاص دیگری هم با او همدست بوده اند؟ چرا از همدستان احتمالی او هیچ چیزی گفته نمی شود؟ ... و خیلی سوالات دیگر

آقای جلالی پیشتر گفته بود دلیل برخورد ایران با او، خودداری جلالی از جاسوسی برای جمهوری اسلامی ایران هنگام اقامت و اشتغالش در اروپا است!

ایران، یکی از بزرگترین بازداشتگاه های ژورنالیستها!

سازمان بین المللی گزارشگران بدون مرز در گزارش سالانه خود پنج کشور چین، ترکیه، ویتنام، سوریه و ایران، بزرگترین زندان‌ها برای روزنامه نگاران معرفی شدند.گزارش اشاره کرده است که در سال ۲۰۱۷ هنگامه شهیدی، طاهره ریاحی، زینب کریمیان، صالح دلدم، مراد ثقفی، رامین کریمیان، عالیه مطلب‌زاده، عسل اسماعیل‌زاده، بختیار خوشنام، مهدی خزعلی،عبدالرضا داوری و ساسان آقایی، یغما فشخامی و همچنین سه شهروند خبرنگار دیگر به نامهای محمد مهاجر، علی رضا توکلی و محمد مهدی زمان زاده بازداشت شدند.

گزارش همچنین از بازداشت و زندانی کردن پنج مدیر کانال‌های تلگرامی نیز به عنوان بخشی از برخورد ایران با روزنامه نگاران یاد کرده است.

برخورد قضایی و امنیتی با روزنامه نگاران و توقیف گسترده مطبوعات در دو دهه اخیر موجب شده است که نام جمهوری اسلامی از سوی نهادهای بین المللی همواره به عنوان یکی از بزرگترین زندان های روزنامه نگاران و ناقضان آزادی بیان مطرح شود.

محدودیت های روزنامه نگاران و ژورنالیستها در کشور به معضلی مزمن و دائمی در تمام عمر نظام جمهوری اسلامی بدل شده و ظاهرا گریزی هم از آن نیست! 

تفکراتی که گران به دست می آیند!

سالیانه میلیاردها میلیارد بودجه این مملکت صرف کسانی می شود تا چنین تفکراتی را به خوردمان بدهند!

چرا سرمان را گرم می کنند؟ چرا باید همیشه سرگرم باشیم؟!

اینجا صف نون و ماست و گوشت و یارانه و سبد کالا نیست! این جماعت همه به خاطر بدحجابی در موقع رانندگی اینجا(پلیس امنیت اخلاقی)هستند جدیدا در جاده‌ها، بدحجابی توسط دوربین‌های راهنمایی رانندگی ثبت می‌شود!
مردمی که نباید به مسائلی مثل فساد و بیکاری و بودجه های میلیاردی آقایان شیخ و ملا فکر کنند، باید به مسائل کوچک زندگی سرگرم شوند، آنها باید به مسئله ورود به ورزشگاه ها و گشت ارشاد سپاه و بدحجابی در خودروها سرگرم باشند تا آن آقایان دیگر، راحت تر بودجه های میلیاردی رو نوش جان کنند!
اگر هم این مسائل فراموش شود، مسائل و مشکلات ریز و درشت دیگر برایمان می سازند، تا همیشه سرگرم باشیم!

بوریس دلقک کیست؟!

"بوریس دلقک، بوریس زنباره، مرتیکه الدنگ، دیوانه دروغگو، روباه جیره خوار آمریکایی..."
این کلمات از کیست و در کجا گفته شده؟
1- گفتگوی چند معتاد لمپن در حال شیره کشی.
2- گفتگوی اپوزوسیون نظام جمهوری اسلامی، وقتی با هم مناظره می کنند.
3- سرمقاله نویس روزنامه کیهان
4- نماینده ولی فقیه و امام جمعه مشهد، آیت الله علم الهدی در نماز جمعه

مزایای ضرب و شتم در دوره شهرداری نجفی!

با تغییر شهرداری تهران، تغریباً تمام کارها در شهرداری تهران متوقف شده و شهردار سعی در شفاف سازی مالی این نهاد عظیم اجرا و مالی دارد. بسیاری از مناقصات متوقف شده و پرداخت به پیمانکاران نیز در حد بسیار بسیار محدود انجام می شود. باید منتظر نتیجه فعالیت های آقای نجفی بود که آیا می تواند با فساد افسار گسیختگی ناشی از حکومت 12 ساله اصولگرایان بر شهرداری تهران فائق آید یا خیر؟
اما شهرداری نجفی اگر هیچ نتیجه مثبتی هم نداشته باشد ،همینکه از این به بعد می توانیم ضرب و شتمها و تخلفات نیروهای شهرداری را در صدا و سیما با کیفیت فول اچ دی و با گفتگوی کامل با شاهدین و نقد و بررسی موضوع و بررسی تمامی حواشی شاهد باشیم، یک قدم مثبت خواهد بود!

دست آورد وزیر بهداشت از سفر به سئول...

خبر کوتاه و خلاصه بود!
"تقدیر وزیر بهداشت ایران از یانگوم!"
یک هنرپیشه زن از آن سوی دنیا که نه هم دینمان است، نه از کشورهای دوست و برادرمان است، نه ایران تا به حال کار فرهنگی برایشان کرده، ... به تنهایی معادل 180 میلیون تومان به زلزله زدگان کرمانشاه کمک می کند،
کجایند آقازاده های شکم گنده؟
کجایند آیات عظام!
کجایند سلاطنین شکر و زیره و پسته؟!
کجایند گیرندگان وامهای چند صد هزار میلیاردی؟
و کجایند صاحبان ادعای مسلمانی و دین داری و الگو سازی، که "ما برای هدایت بشر آمده ایم!"

کار روزنامه نگاری در کشورهای دیکتاتوری!

چرا روزنامه نگاری در کشورهای دیکتاتوری به خودی خود یعنی "برانداز!" چرا آگاهی دادن به جامعه بسته ای مثل ایران، می تواند کل نظام را با خطر مواجه کند؟ اینکه بیشترین قشری که از ایران فرار کرده اند، ژورنالیستها و فعالین حوزه خبر هستند، به این معنا نیست که ایران کشوری با بالاترین درجه خطر برای فعالین رسانه است؟!

بودجه ای که از فروش نفت این کشور بدست می آید، صرف چه چیزی می شود؟!

اینجا قلب تهران است! ظاهراً معتادان و قاچاقچیان مواد مخدر آزادترین قشر در این کشور هستند...

پولی که باید صرف مبارزه با قاچاق مواد مخدر شود، بودجه ای که باید صرف بازپروری معتادان و ایجاد شغل و بازگشت آنها به جامعه شود، صرف چه اموری می شود؟!

آقایان مصباح و حداد و حضرات اعظام قم نشین، سهم بودجه خود از بیت المال را چه می کنند؟!