۱۳۹۶ دی ۸, جمعه

روانشناسی شخص رهبری...

‍آیت‌الله خامنه‌ای درست می‌گوید که «نمی‌شود که انسان یک دهه همه‌کاره‌ی کشور باشد، بعد یک دهه‌ی بعدی تبدیل بشود به مخالف‌خوان کشور». اما مشکل این است که این منطق فقط به «یک دهه» منحصر نیست و شامل «سه دهه» همه کاره‌ی کشور بودن هم می‌شود.
واقعیت این است که سه دهه‌ای است که آیت‌الله خامنه‌ای حاکم مطلق‌العنان و همه کاره‌ی کشور شده است. آقای خامنه‌ای ناخودآگاه به این موقعیت واقف است، واقف است که خود او می‌تواند مشمول عتاب و خطاب خودش باشد.
آگاهی نهفته‌ی آیت‌الله خامنه‌ای را می‌توان در لغزش فرویدی او ردیابی کرد. لغزش فرویدی در مفهوم گسترده‌ی آن اشاره به آن نوع اشتباهات گفتاری دارد که افکار و احساساتی را که فرد تمایلی به ابراز آن ندارد، آشکار می سازد. آیت‌الله خامنه‌ای می‌داند که خودش «مسوولِ» اول هر نابسامانی بوده که به خاطر نحوه‌ی اداره‌ی کشور حاصل شده است.
در سخنرانی اخیر، آقای خامنه‌ای تا می‌آید از تعبیر بنده‌ای که «مسوولِ» ... استفاده کند متوجه می‌شود که این تعبیر اول از همه گریبان سه دهه مسوولیت خودش را می‌گیرد. برای همین بلافاصله کلمه‌ی «مسوول» را می‌خورد و به جای تعبیر «مسوول» از تعبیر بنده‌ای که امکانات در اختیارم است استفاده می‌کند.
ناخودآگاه یادش می‌آید که در همه‌ی این سه دهه تلاش کرده خودش را از «مسوولیت» (و دنباله‌ی منطقی آن، یعنی «پاسخگویی») مبرا کند و در نقش «مطالبه‌گر» و «مدعی» ظاهر شود. اگر او بالاترین اختیارات (و امکانات) را در اختیار نداشت، اختیار کردن این موضع از او پذیرفته بود، اما چه می‌شود کرد که خود او بیشترین اختیارات و کمترین مسوولیت (یا همان پاسخگویی)‌ را داشته و دارد.
شاید به همین دلیل آیت‌الله خامنه‌ای همواره سعی کرده است به سوی سنگر «مطالبه‌گری» بگریزد و از زیر بار مسوولیت‌‌هایش شانه خالی کند. اما این لغزش فرویدی می‌تواند نشان دهد که خودش هم در پس و پشت ذهنش می‌داند که چه کسی چه بر سر کشور آورده است.
(حسین قاضیان)
 
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر