ناصر ملک مطیعی هم رفت، مردم به تشیع جنازه اش رفتند، بدون هماهنگی، بدون فراخوان، بدون اتوبوس و ساندیس، بدون امکانات حکومتی، بدون تعطیل کردن اداره جات و کشاندن کارمند و کارگر و سرباز و دانشجو و دانش آموز!
مردم آمده بودند، برای آن کسی که دوستش داشتند، که در دلشان بود، آن هم بعد از 40 سال سکوت! میفهمی؟ 40 سال ممنوع التصویری و ممنوع الکاری و پنهان کردندش، نتوانست او را از دل مردم بیرون کند!
واقعاً چه خار و حقیرند آنانکه صداها را خاموش می کنند که فقط خودشان شنیده شوند، چهره ها را پنهان می کنند تا فقط خودشان دیده شوند، اما دست روزگار، خودشان می شوند هدف ناله و نفرین و شعار مردم که "مرگ بر دیکتاتور" و او، ناصر خان، میشود محبوب دل ملت ایران!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر