اصغر فرهادی، فیلمساز ایرانی که آخرین فیلم او با نام "همه می دانند" افتتاحیه فیلم کن بوده و با توجه به برد دو جایزه اسکار توقعات را از خود به شدت بالا برده، تماشاگران و منتقدین را از این آخرین فیلم خود به هیچ عنوان ناامید نکرده است. اما توجه اینجانب نه به مسائل فنی و هنری فیلم که از جانب شخصیت شناسی خود فیلمساز و تا حدی فضای سیاسی است که این کارگردان قصد دارد با آن خداحافظی کند!
سرتاسر فیلم پر است از نمایش زنان با لباسهای راحت و باز، به گونه ای که بسیار بعید به نظر می رسد حتی با دستگاه عریض و طویل سانسور در ایران بتوان دستی به سر روی آن کشید تا قابل نمایش شود. پس باید پذیرفت فرهادی که به کل از فضای فیلمسازی در ایران فاصله گرفته و اصلا قصد نمایش فیلم را در ایران ندارد، احتمالا حتی قصد بازگشت به ایران را نیز ندارد! فیلمی که با نمایش کلیسای متروک آغاز می شود، استعاره ای از به فراموش سپردن و متروک شدن دین است در زندگی امروز. امری که حتی در زندگی ایرانیان نیز به خوبی قابل دیدن است. ایرانیانی که سالهاست دین را صرفاً برای زندگی سیاسی خود خرج می کنند و در غیر آن دینشان هیچ نقشی در زندگیشان ندارد.
اما حذف کامل بازیگران و عوامل ایرانی از این فیلم نشانی دیگر از جهانی شدن فرهادی است. کارگردانی که سعی دارد با فاصله گرفتن از همه آنچه که ممکن است او را به سینمای ایران مرتبط کند، خود را هر چه بیشتر به دنیای آزاد و دهکده جهانی مارشال مک لوهان نزدیک کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر