سکانس یک: در رسانه ای خارجی دائم تبلیغ می شود که مردم ایران ترسو هستند،
این سطح از ظلم در هر کجای دیگر دنیا که اتفاق بیافتد، مردم آن کشور تحمل
نکرده و یک شبه حکومت را به زیر می کشند، ملت ایران اگر چنین وضع فاجعه
باری را تحمل می کنند، حتماً اشکال از میزان شجاعت و درایت خود ساکنین این
کشور است...
سکانس دو: پلیس ایران ادعا می کند که محمد ثلاث را صحیح و سالم و در حین ارتکاب جرم دستگیر کرده، بعد او را می بینیم که روی تخت بیمارستان با سر صورت به شدت مجروح و زخمی شده در حالی که بر علیه خود مثل بلبل اعتراف می کند. در صحنه بعد، در دادگاه، همین مرد تمام گفته های خود را ناشی از شکنجه اعلام کرده و خود را بیگناه می داند. اما دادگاه نمی پذیرد و همان گفته های وی را که زیر شکنجه اعلام کرده قبول می کند!
سکانس سه: حکم اعدام سریعاً اجرا می شود. وکیل مدافع ثلاث تهدید می کند که مدارک و مستندات بیگناهی موکلش را منتشر می کند، اما همان روز این وکیل دستگیر و بازداشت می شود. وکیل تا این لحظه در بازداشت بوده و اعتصاب غذا کرده است!
سکانس دو: پلیس ایران ادعا می کند که محمد ثلاث را صحیح و سالم و در حین ارتکاب جرم دستگیر کرده، بعد او را می بینیم که روی تخت بیمارستان با سر صورت به شدت مجروح و زخمی شده در حالی که بر علیه خود مثل بلبل اعتراف می کند. در صحنه بعد، در دادگاه، همین مرد تمام گفته های خود را ناشی از شکنجه اعلام کرده و خود را بیگناه می داند. اما دادگاه نمی پذیرد و همان گفته های وی را که زیر شکنجه اعلام کرده قبول می کند!
سکانس سه: حکم اعدام سریعاً اجرا می شود. وکیل مدافع ثلاث تهدید می کند که مدارک و مستندات بیگناهی موکلش را منتشر می کند، اما همان روز این وکیل دستگیر و بازداشت می شود. وکیل تا این لحظه در بازداشت بوده و اعتصاب غذا کرده است!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر