اقتصاد و البته سیاست این روزهای جمهوری اسلامی به طور کامل و مشخص به بن
بست رسیده است. هیچ مرز و حدی برای این روزها مشخص نیست و هیچ سیاست مردی
جرات ندارد که بگوید این وضع مثلا برای چه بازه زمانی ادامه خواهد داشت،
ایران در حال ورود به وضعیتی بسیار سخت تر و بدون حد زمانی است. در این
شرایط چاره چیست؟ به نظر می رسد ادامه وضع موجود جز نابودی کل کشور هیچ
حاصلی ندارد. پس چه باید کرد؟
مسئولیت کامل به بن بست رسیدن وضع حاضر به طور مستقیم با شخص رهبر، آقای خامنه ای است. در چنین شرایطی هموست که باید قسمتی از راه حل باشد، اما چطور؟ "ایشان باید از قدرت کناره گیری کند."
همین عمل ساده می تواند گره از مشکلات باز کند، انتخاب رهبر جدید توسط آراء مستقیم مردم، کسی که تا حد ممکن نظراتش به نظر مردم نزدیک بوده و نفوذ کلام کامل و وافی در بین مردم داشته باشد. چنین کسی قادر است زمینه بهبود روابط با آمریکا و سایر قدرتهای بزرگ را فراهم کرده و زمینه شایسته سالاری و البته مردم سالاری واقعی را در سیاست داخلی ممکن سازد. فقط در چنین شرایطی است که می توان به آینده این کشور فراهم بود. در غیر این صورت، متاسفانه از ایران جز زمینی سوخته چیزی باقی نخواهد ماند...
مسئولیت کامل به بن بست رسیدن وضع حاضر به طور مستقیم با شخص رهبر، آقای خامنه ای است. در چنین شرایطی هموست که باید قسمتی از راه حل باشد، اما چطور؟ "ایشان باید از قدرت کناره گیری کند."
همین عمل ساده می تواند گره از مشکلات باز کند، انتخاب رهبر جدید توسط آراء مستقیم مردم، کسی که تا حد ممکن نظراتش به نظر مردم نزدیک بوده و نفوذ کلام کامل و وافی در بین مردم داشته باشد. چنین کسی قادر است زمینه بهبود روابط با آمریکا و سایر قدرتهای بزرگ را فراهم کرده و زمینه شایسته سالاری و البته مردم سالاری واقعی را در سیاست داخلی ممکن سازد. فقط در چنین شرایطی است که می توان به آینده این کشور فراهم بود. در غیر این صورت، متاسفانه از ایران جز زمینی سوخته چیزی باقی نخواهد ماند...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر